میان دار هیئت بود موقع سینه زنی آنقدر ابوالفضل ابوالفضل

میان دار #هیئت بود. موقع سینه زنی آنقدر ابوالفضل ابوالفضل می گفت که از حال می رفت. #عملیات_والفجر_هشت مجروح شده بود و به شیراز منتقلش کرده بودند. حافظه اش، حتی اسم خودش را از یاد برده بود. به هیچ اسمی عکس العمل نشان نمی داد. اما وقتی اسم ابوالفضل برده می شد، سینه می زد، خیال می کردند ابوالفضل اسمش است.
اتفاقی رفتم ملاقاتش، شناختمش. عباس مجازی از بس با اسم حضرت ابوالفضل (ع) سینه زده بود، شده بود ملکه ذهنش. حتی فراتر از اسمش.
#شهید_عباس_مجازی #شهدا_و_اهل_بیت (ع) #شهدا_و_حضرت_عباس (ع)

راوی: سردار شهید حسن طوسی #کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷۵ .
دیدگاه ها (۱)

قَالَ الصَّادِقُ ع‏...وَ لَا حِجَابَ أَظْلَمُ وَ أَوْحَشُ بَ...

فرازی از وصیت نامه شهید حسن غازی:احساس غربت این جوانان عزیز ...

شهید محمد گرامی:با انگیزه های مختلفی کا رکرده ام. برای آسودگ...

فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی:فرزندانم، دختران و پسرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط