از اهل کوچه زخم زبان جمع می کنم

1
از اهل کوچه زخم زبان جمع می کنم
اسم تو را دهان به دهان جمع می کنم

من از تقابل لبم و گونه های تو
شعری برای کل جهان جمع می کنم

من خاطرات خوب تو را چند وقتی است
از لحن ناز و گرم بنان جمع می کنم

قلبم گرفته است تکان می دهم تو را
از روی سینه ات ضربان جمع می کنم

حالا که دور، دور کلاغ است و برف پیر
از پای کاج سار جوان جمع می کنم

می ترسم از اتاق تو وقتی که نیستی
بی تو، لحاف را نگران جمع می کنم

از لحظه ای که قصد سفر کرده ام، درست
یک سال می شود چمدان جمع می کنم . . .

#محمد_ارثی_زاد
#غزل
دیدگاه ها (۲)

این که مدام به سینه ات میکوبد، قلب نیست،ماهی کوچکی است که دا...

#love

......برای کشتن یک زننیازی نیستفریاد بزنی، ترکش کنیرویاهایش ...

تکپارتی درخواستی وقتی که به دوستمون حسودی می کنه هنوز وارد ...

پارت ۷۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط