تو را من میشناسم بی قرینی
تو را من میشناسم بی قرینی
سوار کوچک نیزه نشینی
میان آیههای سوره فجر
تو هم کوتاه و هم کوچکترینی
بگوید با زبان سرخ خونت
تو هم دلواپس فردای دینی
به چشمان زمینی، آفتابی
به چشم آسمان، ماه زمینی
دلم را بین دست تو سپردم
تو هم مانند جدّ خود امینی
بسوزان، آب کن، از نو بریزم
یقین دارم تو هم میآفرینی
سوار کوچک نیزه نشینی
میان آیههای سوره فجر
تو هم کوتاه و هم کوچکترینی
بگوید با زبان سرخ خونت
تو هم دلواپس فردای دینی
به چشمان زمینی، آفتابی
به چشم آسمان، ماه زمینی
دلم را بین دست تو سپردم
تو هم مانند جدّ خود امینی
بسوزان، آب کن، از نو بریزم
یقین دارم تو هم میآفرینی
- ۲۷۲
- ۲۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط