خسته ام خیلی خسته

خسته ام... خیلی خسته
انگار بر روی دوش هایم کوهی از غم گذاشته اند و مرا به هر طرفی میکشند.
درد بی درمان شده ام، و نمیدانم چه کنم، انگار همه راه ها به بن‌بستی ختم می‌شوند.
به کجا روم و در خانه کی زنم، که هر خانه خود دری دارد به سوی غم.
دیدگاه ها (۱)

به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشقخود به تنهایی دنیایی است، ع...

با نزدیک شدن به عید نوروز، به رنگ مهربانی قصد تهیه پوشاک و م...

آوین خانم ...دختری مهربان و دوست داشتنی

خش خش برگهارنگین کمان رنگها بر گیسوان درختچادر آبی آسمان برو...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

تکپارتی ته ته وقتی......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط