تنفرتاعشق

#تنفر_تا_عشق
#پارت_68
#اد_جئون


کوک هم دستشو ب سمت صورت ات میبره و اشکاش رو پاک میکنه
و بوسی رو چشم های ات میزاره

کوک:ببخشید فندوق کوچولوم

ات:اول گاز میگیری بعد میگی ببخشیدد؟؟

کوک:دوست دارم ک گازت میگیرم دیگه

ات:پس منم باید گازت بگیرم

کوک :اوک بیا (گردنش رو یکم کج میکنه

ات یکم سرشو میبره جلو
اما بعد با حالت سوالی میپرسه

ات:واقعا میخای بری؟؟

کوک:اره مجبورم بخاطر کارای باندم

ات:میشه نری؟

کوک:فقط 6 ساعته دیگه

ات :کی گفته 6 ساعته تا برسی تا برگردی کلی طول میکشه تازع معلوم نی چقد باید بمونیی

کوک:زود میام فندوقم (ات رو بغل میکنه

کوک:خب حالا میش قبل خداحافظی ی حالی ب ددیت بدی؟

ات:نچ

کوک:دلم میخاد قبل رفتم رو تخت بفاکت بدم فندوق

ات:اومم ولی من الان حال ندارم

کوک:پس اومدم طلافی میکنم خوبه؟

ات:اوهوم بی صبرانه منتظر اومدنتم (دیدی کرم از خدتهه؟؟)

کوک:با این حرفات منو بی طاقت میکنی ها،میگمم حالا نمیشه انجامش بدیم قول میدم زود تموم بشه

ات بدون اینکه جوابش رو بده میره جلو و لبای کوک رو میبوسه

ات:فعلا همینو داشته باش تا بعدا

کوک میخاد دوبارع ات رو ببوسه ک یکی در میزنه

جیمین:اگه زحتمی نیس بیاید بیرون ما منتظریم بعدا کاراتون رو انجام بدید

کوک:اوفف همیشه مزاحمی

ات از رو میز میادپایین و و بوس سطحی رو لب کوک میزاره

و میره پایین پیش پسرا ک رو کاناپه نشسته بود بعدچند مین کوک هم هم میاد و پیش ات میشینه

جیمین:کوک منو شوگا هم باید بریم ی کاری داریم

کوک: چ کاری؟

شوگا :ی سری جنسا رو اوردن باید اونا رو تحویل بگیریم

که تهیونگ از اشپز خونه اومدوگفت
ته:پس ات چی؟

جیمین :ات برای خدش میمونه دیگه

کوک:ن من فندوقم رو تنها نمیزارم

جیمین:دست تو نیست مجبوری
......
نظراتتون👼🏻🐾
دیدگاه ها (۱)

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_69جیمین:دست تو نیست مجبوریکوک:ام...

#تنفر_تا_عشق#پارت_67#اد_جئون کوک:ا..ات چی میگی(خندههات:خیلی ...

اسماته دوست نداری نخون

پارت ۲۸خب خلاصه بگم که جیمین میتونه ات رو نجات بده و همه ی ا...

پارت ۱۹چند مین بعد ات: خب من حاضرم... 🤯🤯جیمین: چیه... چیزی ر...

وقتی حواست نی دستت میخوره به..... اهم 😂😐نامی: اتات: ام...ببش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط