خوناشامجذابمن

٠
خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻
#پارت3


«ویو یونا»

با صدای جیغی نگران رو به یوری لب زدم:

=او.. اون.. ات.. بود

یوری از جاش بلند شدو گفت:

_باید بریم پیداش کنم

و شروع کردیم صداش زدیم

_اتتتت
=اتتتتت

اما هیچ فایده ای نداشت و هیچ صدایی نمی اومد دیگه خیلی ترسیده بودیم که....

«ویو ات»

با سردرد شدیدی چشمامو باز کردم

با یاد آوری یونا و یوری و بیهوش شدنم چشمام تا حد ممکن باز شد

به اطرافم نگاه کردم
من اینجا چیکار میکنم؟!

یه اتاق با تم مشکی و قرمز
امکان نداره؟!

شاید مردم الان تو بهشتم

با افکارم تک خنده ای کردمو با خودم گفتم
اخه ات دیوانه بهشت مگه یه اتاقه با تم مشکی

که صدای باز کردن در اومد و یه پسر جوان وارد شد

لبخند رو لبم ماسیدو جیغ زدم:

+اینجا کجاستت؟! چرا منو اوردین اینجا!؟؟

که پسره پوزخندی زدو گفت:

~کوچولو بهتره جفتک نپرونی چون ارباب اعصبانی میشه و این هم برای خودت هم برای اون دوستات

با شنیدن واژه دوستات دوباره جیغ زدم:

+عوضیی میگم با منو دوستام چیکار داری؟؟!! اگه اون ارباب احمقت جرئت داشت خودش میومد مارو میدزدید نه توی......

با دیدن دندون نیشاش کلا یادم رفت میخواستم چی بگم!!

من خوابم؟!
نه امکان ندارههه!! اون دندون نیش داره!؟
نکنه... نکنهه... خون آشامه؟!

که با حرفی که زد کم مونده بود بیهوش بشم

~چیه؟ تعجب کردی خون آشامم؟و اینکه کوچولو خواب نیستی¡

اون.. اون میتونست ذهنمو بخونه

~یکی از ویژگیات خون آشام ها هست

با اینکه ترسیده بودم بازم از رو نرفتمو دوباره جیغ زدم:

+احمقق میگم با منو دوستام چیکار داری اربابت اگه جرئتشو داشت خودش میومد

با ورود یه پسر دیگه دیگه واقعا برگاممم ریخت

به بدنش نگاه کردم
ایجان ایجان
سیکس پکاشو، چشماشو، عضله هاشو

شوهرررر میخوامممم

که شوهر آینده ی عزیزم پرسید:

: چیه کوچولو؟ انقدر هیز نباش!

ودففف ای ات خنگ دو ساعته بهش زل زدی
اما از اونجایی که از بچگی پرو بودم گفتم: ٠

+زیاد جذابم نیستی؛ خیلیم زشتی زشت

پوزخندی زدو سکوت کرد

«ویو یوری»

چشمامو کم کم باز کردم
لعنتیی دستو پامون بسته بود

قطعا ات هم توی این عمارت لعنتی بود
باید پیداش میکردیم

حمایت کنید.
فایتینگ🫶🫶
دیدگاه ها (۱)

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت4با صدای یونا به خودم اومدم=ما... ما...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت5 اون پسره دستمو کشیدو بلندم کرد همی...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت2ات: چاره دیگه ای نداریم جز اینکه تو...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت1«ویو ات» توی خواب ناز بودم که با صد...

Revenge or love ? Part 5 بعد از اون حرفش یکی با عجله چراعای...

ویو ات :در که باز کردم یه مرد جذابند بلند بود وای تتوهاش وای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط