سناریو بچه نون
وقی ازت متنفره :
تو و جونگین مجبور بودید دوتایی به یه سفر برید
همه چیز داشت خوب پیش میرفت اما اصلا باهم حرف نمیزدید
تو از بچگی یه دوست داشتی که پسر بود اما فقط باهم دوست بودید
داشتی باهاش چت میکردی که جونگین دید
خب درسته که نشون میده ازت متنفره ولی خیلی عاشقته و سر تو غیرتیه همه اعضا هم این رو میدونن بجز تو
خب داشتم میگفتم جونگین چتتون رو میبینه و اعصبانی میشه گوشی رو از دستت میگیره به اون پسره زنگ میزنه اسم پسره رو میزاریم جیک
ا.ت : جونگین داری چیکار میکنی ؟! گوشیم رو بده
جونگین : ساکت باش
جیک : الو سلام ا.ت دلم خیلی برات تنگ شده بود
جونگین: عه پس که دلت براش نتگ شده بود از الان دیگه حق نداری به ا.ت زنگ بزنی اسمت رو روی گوشیش ببینم زندت نمیزارم
و جیک رو از طرف تو بلاک کرد
ا.ت : جونگین داری چیکار میکنی ! حالت خوبه ؟
جونگین: من چیزی که متعلق به من هست رو با کسی تقسیم نمیکنم و توهم این رو بدون تو مال منی و من دوستت دارم
اره دیگه بعد نزاشت ا.ت حرفی بزنه بوسیدش و
از شانس خوبه جونگین یه هتل اونجا بود رفتم توی هتل و اره دیگه شیطونی کردن وسط شیطونی هیل انداختشون بیرون
هتل : اقا اینجا بچه میخوابه یعنی چی
و اره دیگه مجبور شدن ادامش رو برن توی ماشین
و اره الان هم بچه ی بچه نون رو مشاهده میکنید
عیحییییی 🎀🎀
پایان
خیرسرم ایده واسه بچه نون نداشه خب سیسیا گل
این دخواستی تموم شد میریم سراغ درخواستی بعدی
خودافظ خوشگلای خاله 🎀🎀🙂
تو و جونگین مجبور بودید دوتایی به یه سفر برید
همه چیز داشت خوب پیش میرفت اما اصلا باهم حرف نمیزدید
تو از بچگی یه دوست داشتی که پسر بود اما فقط باهم دوست بودید
داشتی باهاش چت میکردی که جونگین دید
خب درسته که نشون میده ازت متنفره ولی خیلی عاشقته و سر تو غیرتیه همه اعضا هم این رو میدونن بجز تو
خب داشتم میگفتم جونگین چتتون رو میبینه و اعصبانی میشه گوشی رو از دستت میگیره به اون پسره زنگ میزنه اسم پسره رو میزاریم جیک
ا.ت : جونگین داری چیکار میکنی ؟! گوشیم رو بده
جونگین : ساکت باش
جیک : الو سلام ا.ت دلم خیلی برات تنگ شده بود
جونگین: عه پس که دلت براش نتگ شده بود از الان دیگه حق نداری به ا.ت زنگ بزنی اسمت رو روی گوشیش ببینم زندت نمیزارم
و جیک رو از طرف تو بلاک کرد
ا.ت : جونگین داری چیکار میکنی ! حالت خوبه ؟
جونگین: من چیزی که متعلق به من هست رو با کسی تقسیم نمیکنم و توهم این رو بدون تو مال منی و من دوستت دارم
اره دیگه بعد نزاشت ا.ت حرفی بزنه بوسیدش و
از شانس خوبه جونگین یه هتل اونجا بود رفتم توی هتل و اره دیگه شیطونی کردن وسط شیطونی هیل انداختشون بیرون
هتل : اقا اینجا بچه میخوابه یعنی چی
و اره دیگه مجبور شدن ادامش رو برن توی ماشین
و اره الان هم بچه ی بچه نون رو مشاهده میکنید
عیحییییی 🎀🎀
پایان
خیرسرم ایده واسه بچه نون نداشه خب سیسیا گل
این دخواستی تموم شد میریم سراغ درخواستی بعدی
خودافظ خوشگلای خاله 🎀🎀🙂
- ۴.۳k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط