دل نوشته

دل نوشته (۳)

هر کسی شعر مرا خواند تو را لعنت کرد ...!

🌷🌷🌷

یک عشق بی‌ملاحظه چون تیغ بر گلوست
فریاد اگر نمی‌کشم از ترس آبروست!

این سمت، دشمنان قسم‌خورده در کمین
آن سو کشیده‌اند کمان‌ ابروان دوست

وقتی پلی شکسته، فقط مانده پشت سر
ناچارم از ادامه‌ی راهی که پیش روست

بشکن مرا؛ بدون تو یک مُهر باطلم
بیهوده‌ام شبیه نمازی که بی‌وضوست

پیرم ولی هنوز جوانی نکرده‌ام!
این تاک کهنه را قدحی تازه آرزوست

خود را به حجم خالی من واگذار کن
ای باده‌ای که جای تو آغوش این سبوست ...

#جذاب #عکس_نوشته #عاشقانه #عکس #نوشته
دیدگاه ها (۴)

دل نوشته (۴)موی شمشیری و ابروی کمانی شرط نیست ...راز غارت کر...

دل نوشته (۵)او کــــام گــرفتـــه ز مــــن آرام نشسته من تاز...

دل نوشته (۲)دلِ من در سبدی عشق به نیلِ تو سپرد...نگهش دار......

دل نوشته (1)چنگ بر پیراهن یوسف بزن دیوانه وار ای زلیخا!عشق ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط