راه امشب میبرد سویت مرا


راه امشب میبرد سویت مرا
میکشد در بند گیسویت مرا

گاه لیلا گاه مجنون میکند
گرگ و میشِ چشم آهویت مرا

من تو را بر شانه هایم میکشم
یا تو میخوانی به گیسویت مرا

زخم ها زد راه بر جانم ولی
زخمِ عشق آورده تا کویت مرا

خوب شد دردم دوا شد خوب شد
دل به عشقت به عشقت مبتلا شد خوب شد
‌‌
اهورا_ایمان
همایون_شجریان
دیدگاه ها (۱)

پیاده ڪن از دلت آدمی ڪه تو را دربست نمی خواهد

زندگی خانه ایستباهزاران پنجرهدلت را بسوی هرکدام بگشایی زندگی...

‌گفته بودی همیشه خواهی ماند‌سنگ بارید، شیشه خواهی ماندگفته ب...

‌یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیمهرچند درین عهد خریدار ندارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط