یونا ایوللللللل اماده شو الان میام دنبالت

یونا: ایوللللللل اماده شو الان میام دنبالت
ات: اوکی
(پایان مکالمه)
ویو ات
اماده شدم ومنتظر یونا موندمبهم پیام داد رفتم دم در که دیدم اومده سوار ماشین شدم
یونا: اوففف هانی چه دافی شدی
ات: مرسی توهم جیگر شدی
پرش زمانی به رسیدن به بار
راوی
ات و یونا رفتن و نشستن روی دوتا صندلی
یونا: ات چی میخوری
ات: یه نوشیدنی بدون الکل
یونا: خفه شو بابا ویسکی میخوری فهمیدی
ات: بابا من جنبه ندارم با یه قلپ مست میشم
یونا: همین که گفتم
ویو راوی
ویسکی هارو اوردن و ات یونا مشغول خوردن شدن بعد از یه ربع که هردوتا شون حالشون دست خودشون نبود ات بلند میشه و شروع میکنه به رقصیدن یونا هم کلا خوابیده بود خوابیدن چه عرض کنم بیهوش شده بود
ویو ات
همینجوری داشتم میرقصیدم که با یکی شبیه کوک مواجه شدم و دستشو گرفتم شروع کردم به زقصیدن
ات: توخیلی شبیه شوهر زوریمی (خنده مست)
که یهوووو.....
پارت بعدی ۱۵ لایک ۱۵کامنت ۲تا فالور ❤
دیدگاه ها (۴۲)

خیلی ممنونممم❤

ویوات صبح با سردرد بدی بیدارشدم رفتم پایین اون ادم یخی نبود ...

خوب ۲۴۰ تایی شدیم از هر رمان ۳پارت میزارم ویو کوک رسیدیم به ...

ویو نامجون اون ات بود نامجون: اتت ویو ات گی توی شانسم یعنی چ...

playmate_p45

پارت۱۱(فردا صبح) ات: جنگکوک، جنگکوک، بیدار شو جنگکوک: ای باب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط