دلم برای دختری تنگ شده که

دلم برای دختری تنگ شده که
عاشقانه های آرامم را
همیشه به وقت
نصف النهارِ نگاهش می سرودم تا
بهم نخورد نظم و ترتیبِ جهانی که
حولِ مدار ِ آغوشش آفریده بودم..

دلم بهانۀ دختری را می گیرد که
عشق را هر شب
لابلای گیسوانش پا گشا می کردم تا
جهان نیفتد از چشم ِ شاعری که
یگانه تعریفش از عشق و
یکتا دلیلِ زندگی اش،
بافتنِ مــوهای او بود..

موهایش نیست که
کلافه می شوم در
امتداد ِ گره های کور ِ این لکنت که
ادا نمی کنند حق ِ شعری را که
بی سایه سارِ آغوشش،
یک جای شاه بیتش همیشه می لنگد..



#دلنوشته_های_کوچه_پشتی
https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۳)

هر شبم همین استدر تخت خواب ذهنمآنقدر، بی هوا کنار مرزهای تنت...

و صبح یعنی اشتیـاقِ پنهانِ منوقتی چشم هایَمدر دریایِ چشم های...

دلت را که باد زد ،بیا حوالی دست های من...مزرعۀ موهایت مترسک ...

به تمام عاشقانه هایی کهدر برف جا مانده اند سلام مرا برسان.. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط