اینم پارت دیدم خیلی داشتین خودتونو میگشتیم گذاشتم

اینم پارت ۷ دیدم خیلی داشتین خودتونو می‌گشتیم گذاشتم:)
P⁷
یکدفعه لبشو کوبوند به لبام سفت گرفته بودتم نمی‌دونستم چیکار کنم پس همون جوری موندم
-چرا همراهی نمیکنی
+خب....
نمیدونم
-ادامه بده
ویو جیمین
گفتم ادامه بده از روم پاشد یه جور روی دام نشست که روبه روی همدیگه ایم الان
ویو ا/ت
نشستم رو پاهاش و لبمو گذاشتم رو لباش و اونم سفت گرفته بودتم که یه دفعه
یکی در زد
+این کیه
-نمیدونم
+بزار برم در رو باز کنم
√لیلیلیلیلیلییییییی من همه ی اتفاقات رو دیدم خوشبخت شین الهیییییییییییی
+ی..یعنی همرو دیدی
√اره
+(بچم آب شد:/)
-اشکال نداره ا/ت از این اتفاقا خیلی میوفته
+خ..خب جویی تقصیر داداشته اینقدر خواستنیه
-تو بیشتر خواستنی ای بیب
√واییییی ا/ت باورم نمیشه تو زن داداشمییییییییییییی
+منم باورم نمیشه همچین خواهر شوهری دارم
-منم باورم نمیشه بهترین زن و خواهر دارم
√خب من برم فقط جیمین گوشتو بیار
-بله
√به کارات ادامه بده مثل اینکه ا/ت خیلی با اینکارات تحریک میشه
-اوک
خدافظ
√خدافظ
+خدافظ
-اومممممم
+چیه
-لباس خواب نداری بریم بخوابیم
+چرا دارم بالاس
-خب بیا بریم بپوش
+هیییی تو کجا
-اینقدر خجالتی نباش قراره من شوهرت شمااااا
+آه باشه بریم
(رفتن بالا)
+خب میشه نگاه..
-نه نمیشه حالا عوض کن
بدوووو
+ب..باشه
ویو ا/ت
لباسمو کندم و جیمین بهم گفت
-همینجوری بخواب بدو بیا رو تخت که کارت.... چیز یعنی بیا بخوابیم اره
+ب...باشه
ویو جیمین
ا/ت اومد دراز کشید
بدون هیچ صبری سفت بغلش کردم
+میدونم چه نقشه هایی داری
-هوم واقعا؟
+اوهوم
-میتونم انجامش بدم؟
+فقط برای اینکه سیر شی فقط سریعتر تمومش کن
-خدایی میزاری؟
+اره ولی سریع تمومش کن
-باشه
(و اره با اون ذهن های کثیفتون ادامه بدید 🙂🙂)
ویو جیمین
کارمون حداقل تا یه نیم ساعت بود چون گفت سریع تمومش کنم
+خیلی وحشی ای
شکمم درد می‌کنه
ویو جیمین
گفت شکمش درد می‌کنه رفتم تو حموم ابو باز کردم تا وان پر شد رفتم ا/ت رو بغل کردم گذاشتم تو وان و شکمشو ماساژ دادم
دیدگاه ها (۱)

عشق بی پایان

عشق بی پایان

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط