عروسفراری
#عروس_فراری 🤍👀
Part: ¹
با عصبانیت پله ها رو تند تند رد کردم و کیفم رو از رو میز غذا خوری برداشتم و رفتم سمت پوتین هام که صدای مامانم بلند شد .....
م.ات: کجا میری دختره ی خِیر سَر(بلند )
ات: دارم میرم بیرون (عصبانی )
م.ات: غلط کردی !
ات: چیه ؟...نکنه بابا بهت گفته تو خونه نگهم داری که اون لاش///خور بیاد !
م.ات: این چه طرز حرف زدن پشت پسر عموته(بلند)
ات: ولم کن بابا....
بدون توجه به صدا زدم های مامانم پوتین هام رو پوشیدم و در رو باز کردم که با بابام روبه شدم !!
ب.ات: کجا؟
ات: بیرون!
ب.ات: با اجازه ی کی اون وقت؟!
ات: خودم!!!
یهو عصبانی شد و محکم زد تو صورتم که چند قدم رفتم عقب و اشک تو چشمام حلقه بست!....
ب.ات: فکر کردی هر وقت هر گورستونی خواستی میتونی بری(داد) تا اون موقعی که زن سوهون نشی حق نداری پا از این خونه بیرون بزاری!!(عربده)
زن سوهون؟! جدی؟!
زن کسی که عین سگ ازش متنفرم و روی دیدنش رو ندارم! ....واقعا داشت جدی میگفت؟!
ات: داری شوخی میکنی دیگه ...بگو داری شوخی میکنی بابا!(با صدای لرزون )
ب.ات: مگه بیکارم باهات شوخی کنم ...حالا هم برو بِ تَ مرگ تو اتاق تا اون روی سگم رو بالا نیاوردی!!!
ات: واقعا؟!....داری زندگی دخترت رو تباه میکنی به خاطر پول ؟! ...چطور میتونی اینقدر سنگ دل باشی!...بابا من دخترتم! دختر خونیت ....بابا تورو خدا....(گریه )
ب.ات: خفه شو (محکم زد تو صورت ات که خورد زمین)
با نگاه مسخره ای ازم گذشت و رفت تو حال.....بزور از جام بلند شدم و اروم و با گریه رفتم سمت اتاقم ....روی تخت نشستم و پاهام رو تو شکمم جمع کردم ..باورم نمیشد داشتن بخاطر پول ازم میگذشتن !!! یعنی اینقدر براشون بی ارزش بودم؟!(بغض)......(نکته: پسر عموی ات خیلی پولداره و به ات علاقه داره ولی از اونجایی که میدونه ات هیچ علاقه ای بهش نداره و عمرا قبول کنه که زنش بشه به پدر ات قول پول میده و از بابای ات میخواد که ات رو بهش بده)
ادامه دارد.....
امیدوارم که خوشتون بیاد 💜💫فقط یه چیزی خوشملا....
از ۱ تا ۱۰ به پارت اول عروس فراری چه نمره ای میدین؟😁💙
Part: ¹
با عصبانیت پله ها رو تند تند رد کردم و کیفم رو از رو میز غذا خوری برداشتم و رفتم سمت پوتین هام که صدای مامانم بلند شد .....
م.ات: کجا میری دختره ی خِیر سَر(بلند )
ات: دارم میرم بیرون (عصبانی )
م.ات: غلط کردی !
ات: چیه ؟...نکنه بابا بهت گفته تو خونه نگهم داری که اون لاش///خور بیاد !
م.ات: این چه طرز حرف زدن پشت پسر عموته(بلند)
ات: ولم کن بابا....
بدون توجه به صدا زدم های مامانم پوتین هام رو پوشیدم و در رو باز کردم که با بابام روبه شدم !!
ب.ات: کجا؟
ات: بیرون!
ب.ات: با اجازه ی کی اون وقت؟!
ات: خودم!!!
یهو عصبانی شد و محکم زد تو صورتم که چند قدم رفتم عقب و اشک تو چشمام حلقه بست!....
ب.ات: فکر کردی هر وقت هر گورستونی خواستی میتونی بری(داد) تا اون موقعی که زن سوهون نشی حق نداری پا از این خونه بیرون بزاری!!(عربده)
زن سوهون؟! جدی؟!
زن کسی که عین سگ ازش متنفرم و روی دیدنش رو ندارم! ....واقعا داشت جدی میگفت؟!
ات: داری شوخی میکنی دیگه ...بگو داری شوخی میکنی بابا!(با صدای لرزون )
ب.ات: مگه بیکارم باهات شوخی کنم ...حالا هم برو بِ تَ مرگ تو اتاق تا اون روی سگم رو بالا نیاوردی!!!
ات: واقعا؟!....داری زندگی دخترت رو تباه میکنی به خاطر پول ؟! ...چطور میتونی اینقدر سنگ دل باشی!...بابا من دخترتم! دختر خونیت ....بابا تورو خدا....(گریه )
ب.ات: خفه شو (محکم زد تو صورت ات که خورد زمین)
با نگاه مسخره ای ازم گذشت و رفت تو حال.....بزور از جام بلند شدم و اروم و با گریه رفتم سمت اتاقم ....روی تخت نشستم و پاهام رو تو شکمم جمع کردم ..باورم نمیشد داشتن بخاطر پول ازم میگذشتن !!! یعنی اینقدر براشون بی ارزش بودم؟!(بغض)......(نکته: پسر عموی ات خیلی پولداره و به ات علاقه داره ولی از اونجایی که میدونه ات هیچ علاقه ای بهش نداره و عمرا قبول کنه که زنش بشه به پدر ات قول پول میده و از بابای ات میخواد که ات رو بهش بده)
ادامه دارد.....
امیدوارم که خوشتون بیاد 💜💫فقط یه چیزی خوشملا....
از ۱ تا ۱۰ به پارت اول عروس فراری چه نمره ای میدین؟😁💙
- ۲۰.۴k
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط