شهیدمدافع حرم هادی ابراهیمی



شهیدمدافع حرم هادی ابراهیمی

سر سفره ی عقد آروم تو گوشم گفت :
میدونی من فردا شهید میشم…
خندیدم و گفتم ...
"از کجا میدونی…!
نکنه علم غیب داری... !؟"
ِ
گفت:
آره…دیشب...
مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو تو خواب دیدم...
ازدواجمو بهم تبریک گفت...
بعدشم بهم وعده ی شهادت داد..."

بغض کردم و گفتم : "پس من چی ...؟!
میخوای تنهام بزاری بری ...؟!
نبود شرط وفا بری منو نبری...
ِ
تو که میدونی فردا قراره شهید  شی...
پس چرا نشستی پا سفره عقد...
چرا منوبه عقد خودت درمیاری...؟
ِ
دستمو فشرد... لبخندی زد و گفت :
آخه شنیدم… شهید میتونه بستگانشو شفاعت کنه...
میخوام توی اون دنیا جزء شفاعت شده هام باشی...
ِ
میخوام مجلس عروسی واقعی رو اونجا برات بگیرم...
دیدگاه ها (۶)

‌ آه از این ده هفتادی ها که معلوم نیست چطور برای حضرت زینب س...

نحوه به شهادت رسیدن عباس دانشگر عزیز از زبان سردار اباذری : ...

سلام رفقاعباس آبیاری هستم.۸ دی ماه ۷۰ در تهران به دنیا آمدم....

دلنوشته ی همسرشهیدکمیل صفری تباربه مناسبت سالگرد تولدشهید صف...

زور و عشق پارت ۱۶

#my_Black_life3 پارت²+مگه الان تو درگیر یه مثلث عشقی شدی؟÷عا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط