نگاهم میکنی p13

#میتونی یعنی واقعا میشه
+معلومه که میشه
#میدونی داری نجاتم میدی ازت خیلی خیلی ممنونم ا.ت
بغلم کردم منم بغلش کردم و گفتم تهیونگ اونقدرام بد نیستا و به حرفم خندید
+بریم خونه من با پدر مادرت صحبت کنم‌
همگی رفتیم خونه و من دو ساعت پشت تلفن داشتم با پدر و مادر آنا حرف میزدم تا راضی شدن و رفتم پیش آنا
#چیشد قبول نکرد آره؟  مطمئن بودم
+چرا جوش میزنی خواهر من حله
#داری شوخی میکنی یعنی همچی اوکیه
+اره
#خب من کوک رو دوست دارم اون چی حتی نگاهمم نمیکنه
+کوک تورو نگاه نمیکنه؟ کوک کم مونده تورو با نگاهش بخوره اصن این چند روز همش بچسب به کوک اگه قبل عروسی مادر نشدی من اسممو میزارم پی دی نیم خوبه
#(هرهر) خوبه پس من میریم پیش کوک شما ام آشتی کنید
+ما ؟
#بله خانم کیم ، تهیونگ توی تراس اتاقه طبق معمول وایساده داره منظره نگاه میکنه
و فرار کرد
+هوییی آنا وایسا ببینم من کیم نیستمممم
رفتم سمت اتاق تهیونگ در زدم و رفتم داخل راست می‌گفت تو تراس وایساده بود و بیرون رو نگاه می‌کرد
-چخبر مال کوک شدی یا نه توعم برو حالا نه عشقی دارم نه رفیقی نه دوستی
+آنا کنار تو توان زندگی نداشت نه که تو بد باشی
بدرد هم نمی‌خوردید مطمئن باش کوک خوشبختش میکنه من بهت قول میدم
(تهیونگ ویو)
با شنیدن صداش بدنم لرزید خودمو کنترل کنم تا برنگردم نگاهش کنم
-عه خانم کیم بیا ببین نام را چه کیوت بازی میکنه
رفتم کنارش وایسادم و دستم گذاشتم لبه تراس و به دستام تکیه دادم
-نزدیکم نشو
+فکر میکردم هنوز مهربونی
-هستم
+هنوزم آب‌نبات داری تو جیبات
بی وقفه یدونه طعم‌ مورد علاقشو بهش دادم
لبخند زد نمیتونستم خودمو کنترل کنم
-ا.ت برو لطفا
(ا‌.ت ویو)
+نمیرم
-لجباز نباش
+هستم
-برو ا.ت فقط از اینجا برو
نزدیکش شدم
+نه میخوام نه میتونم
_اذیتم نکن لطفا میدونستی داری به جین
حرفش با بغلم نصفه موند
+بغلم نمیکنی ... دیگه دوسم نداری؟
میخواستم از بغلش در بیام که
خماری بهتون خوش بگذره😂😂😂
ادمین اومده با پارت جدید و حمایتم میخوادد
پولیز🖤🍥