ب تو شب ها پاز را

🍂
بى تو شب هاى پاييز را
فقط بايد
در خيابانى قدم زد
كه انتهايش تو ساكن هستى
تا در دور دست ترين نقطه ى جهان
تو را حس كنم
زير پنجره ى اتاقت..

#رضا_ناظمى
دیدگاه ها (۱)

گفتی بیا گفتم کجاگفتی میان جان ما...#مولانا

وَ ”جهان ” چه کوچَک می شود،آن گاه که تو در این حوالی باشی!در...

جان گُریزد زِ تنم اما،محال است رَوَد عشقت زِ آن!#آیسان_خاکپو...

ما آنگاه میتوانیم اِدعای دوستداشتن کنیم که کوچک ترین دردِ مع...

☆عشق روانی من پارت 12☆شب شده بود و نور مهتاب از پنجره می‌تاب...

تک پارتی تهیونگ:))))

پارت سیزدهم: پیامِ بی‌صداصبح شده بود. هلیا با چشم‌های پف‌کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط