مافیایمرگ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ
Port:⁵³
حرکت کردیم سمت مرکز خرید ......
(پرش به یکساعت بعد)
کلی خرید کردیم و عروسک هم میرا انتخاب کرد و خریدیم
از مرکز خرید اومدیم بیرون
+وای خسته شدم
میرا:چقدر چیزاش خوب بودن
_بریم خونه ات هم خسته شد
رفتیم سمت ماشین و حرکت کردیم که میرا گفت
میرا:داداش جونگکوک من خیابون پایین پیاده میشم
+میرا نمیای بریم خونه من میخواستم شام درست کنم
میرا:نه زنداداش من دیگه مزاحمتون نمیشم کلی هم کار دارم
+باشه عزیزم هرجور راحتی
میرا پیاده شد و خداحافظی کرد
حرکت کردیم
_میخوای امشب بریم رستوران
+اره منم موافقم
رفتیم سمت یه رستوران پیاده شدیم
و رفتیم داخل
نشستیم روی یه میز
جونگکوک سفارش داد و منتظر موندیم
+کاش میرا هم باهمون بود
_اره اما کار داشت
منتظر غذا بودیم که غذا رو اوردن که یهو ....
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ
Port:⁵³
حرکت کردیم سمت مرکز خرید ......
(پرش به یکساعت بعد)
کلی خرید کردیم و عروسک هم میرا انتخاب کرد و خریدیم
از مرکز خرید اومدیم بیرون
+وای خسته شدم
میرا:چقدر چیزاش خوب بودن
_بریم خونه ات هم خسته شد
رفتیم سمت ماشین و حرکت کردیم که میرا گفت
میرا:داداش جونگکوک من خیابون پایین پیاده میشم
+میرا نمیای بریم خونه من میخواستم شام درست کنم
میرا:نه زنداداش من دیگه مزاحمتون نمیشم کلی هم کار دارم
+باشه عزیزم هرجور راحتی
میرا پیاده شد و خداحافظی کرد
حرکت کردیم
_میخوای امشب بریم رستوران
+اره منم موافقم
رفتیم سمت یه رستوران پیاده شدیم
و رفتیم داخل
نشستیم روی یه میز
جونگکوک سفارش داد و منتظر موندیم
+کاش میرا هم باهمون بود
_اره اما کار داشت
منتظر غذا بودیم که غذا رو اوردن که یهو ....
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
- ۵.۸k
- ۰۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط