وقتی مافیاس و تو

وقتی مافیاس و تو

پارت ۱

با بی حوصلگی پرونده رو روی میز انداخت

ا.ت:هوفففف..اصن درکشون نمیکنم...خب ک چی بر چی مافیا میشن اینقدر برینن تو همچی....چی بهشون میرسه

یونا: نمیدونم ت فهمیدی ب مام بگو

ا.ت: با اینکه چند ساله دارم خدمت میکنم ول دیگ اینو نمیتونم

یونا: اوممم....واقعا احساس میکنم پیچیده اس .... باور کن سر این پرونده هم من ناامید میشم هم تو

ا.ت: از اونجایی ک من خیل این شغل دوس دارم تا تهش هستم....

یونا:من ک نیستم تو میخوای باش

ا.ت: چرا اتفاقا توهم با من تا تهش میای

یونا: من نمیام...مگ اجازه ی من دس توعه

ا.ت: بله که هس... مامانت وقتی گذاشت با من بیاین یعنی اجازه ی آب خوردنتم دست منه

یونا: تو دیگ خیلی پرویی

ا.ت: همینی ک هست...

یونا: هییی.... باشه تو بردی من دیگ نمیتونم با تو بحث کنم هیچ فایده ای ندرع

ا.ت: خفه میشی یا خفت کنم

یونا: خیل خب باش دیگ هیچی نمیگم ....

ا.ت:عافرین...

داشتیم همینطوری پرونده هارو نگاه میکردیم ک یونا گفت
یونا: ا.ت ا.ت این پسرِ ک خیلی جوونِ

ا.ت: اره جوونِ... بعدشم برای اینا جوونی و  پیری فرقی ندرع...کار خودشونو میکنن.... ما مگ پلیس نیستیم.... جوون هم ک هستیم ..... تازه اون یک دو سال از ما بزرگ تره

یونا: منطقی بود...

ا.ت: اول فک کن بعد حرف بزن

یونا: ولی خدایی خفنیتش تو حلقممم....لعنتی

ا.ت: مردمو کشتن چیز خفنیه

یونا: آدم بد بودن خفنه...نگا نگا ۲۶۵ آدم کشته....


ا.ت: واقعا چطوری تونسته این همه آدم بکشه ....

یونا: نمیدونم......

ا.ت: اینقدر کارش رو مخفیانه انجام میده اینجا فقط چندتا کلمه نوشته همین....

یونا: اوهم.... بنظرم بریم ی قهوه بزنیم برگردیم ... واقعا دیگ نمیکشم

ا.ت: منم موافقم پاشو بریم....

...................‌‌‌‌‌................

شرط پارت بعد

لایک: ۵۵
کامنت: ۵۵
دیدگاه ها (۱۲۷)

وقتی میری پیشش باشگاه و... پارت ۲"ا.ت" مامان ا.ت: خب همه چی ...

توضیحات فیک" وقتی مافیاس و تو... 'شخصیت های فیک' ا.ت:۲۴ سالش...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

دوپارتی(درخواستی).. فلیکس وقتی که..

فیک مافیای سیاه من part 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط