شوگا ات نخند این خنده دار نیست

شوگا :ا‌.ت‌ نخند این خنده دار نیست

ا‌.ت :العان چیکار کنم آخه خنده دار بود

شوگا :اشکال نداره بخند

ا‌.ت : باشه بعدا میبینمت

شوگا :برم ی حمام

نیم ساعت بعد :
ویو یونگی :تنبلی رو ولکن برو حمام

ا‌.ت :آجوما
آجوما :بله خانم

ا‌.ت :شوگا خونه هست
آجوما :آره

ویو ا‌.ت :من با آقای مین کار دارم شوگا چی بود

مین :بله بیا
ا‌.ت :شما کارم داشتین گفتین بیام

مین : ا.ت میخوام باهات آشنا شم

ا‌.ت :چی
مین :ببین یونگی از اون پسرا نیست که همه رو راحت قبول کنه و تو باید خیلی متفاوت باشی امشب رو اگر امکانش هست اینجا بمون نمی خواد بری وسایل تو بیار همه چی اینجا هست اوکی

ا‌.ت : اوکی (باخجالت ) ققط ی سوال
مین :بپرس
ا‌.ت :شوگا

مین :آها اتاق شوگا همین اتاق بغلیه

ا‌.ت :باشه

تق تق
ا‌.ت :شوگا شوگا

ویو ا‌.ت: دیدم شوگا خواب نمی ده که رفتم داخل که شوگا از حمام با حوله در اومد


شوگا :ا‌.ت

ا‌.ت :العان میرم بیرون
شوگا دست ا‌.ت رو گرفت

شوگا :نه نمیخواد روتو اونور کن

ا‌.ت :باشه

ویو ا‌ت: این چه کاری بود چرا با حوله اومد چرا گفتم باشه

شوگا : ا‌‌.ت ا.ت
دستش رو گزاشت رو شونه ا.ت
ا‌.ت :جیغ
شوگا :چیه
ا‌.ت :هیچی تو فکر بودم


شوگا :😑باشه





































🙂































😶
دیدگاه ها (۵)

تک پارتی تهیونگ :وقتی خیانت کرد و ......ویو ا.ت:سلام من پارک...

ادامه تک پارتی تهیونگ :وقتی خیانت کرد و ....داشتیم بستنی می‌...

مین :حرفم رو که قبول کردی یونگی :آرهمین :منم به حرفات فکر کر...

ویو ا.ت :رفتم تا صبحانه درست کنم یهو دیدم یکی از پیش بغلم ک...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط