مقصد نامعلوم
مقصد نامعلوم
پارت25
دیانا:جیغ
نیکا:چه مگرته
دبانا:از خواب پاشی ببینی تو ماشینی نمیترسی
نیکا:خب چرا ببخشید
ارسلان:چه عجب از خواب ناز بیدار شدی
دیانا:یسوال من مگه خواب نبودم چجوری از ماشین سر در آوردم
نیکا:خب ببین عزیزم هرچی صدات زدیم بیدار نشدی ازسلان پرید وسط حرفش
ارسلان:اهنگ چی بزارم
امیر:ارسلان بغلت کرد گذاشتن تو ماشین
دیانا:مرسی(اروم)
نیکاو امیر به هم یه چشمک زدن ارسلان داشت با حرص به دوتاشون نگاه میکرد
(این دوتا پارت رو داشته باشید
دارن برمیگردن تهران ها حواستون هست که 😂)
پارت25
دیانا:جیغ
نیکا:چه مگرته
دبانا:از خواب پاشی ببینی تو ماشینی نمیترسی
نیکا:خب چرا ببخشید
ارسلان:چه عجب از خواب ناز بیدار شدی
دیانا:یسوال من مگه خواب نبودم چجوری از ماشین سر در آوردم
نیکا:خب ببین عزیزم هرچی صدات زدیم بیدار نشدی ازسلان پرید وسط حرفش
ارسلان:اهنگ چی بزارم
امیر:ارسلان بغلت کرد گذاشتن تو ماشین
دیانا:مرسی(اروم)
نیکاو امیر به هم یه چشمک زدن ارسلان داشت با حرص به دوتاشون نگاه میکرد
(این دوتا پارت رو داشته باشید
دارن برمیگردن تهران ها حواستون هست که 😂)
- ۲.۹k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط