زیادی وقت گذاشتم برای همه چیز برای آدما برای ناراحتیاشو

زیادی وقت گذاشتم برای همه چیز، برای آدما، برای ناراحتیاشون، برای شریک شدن توو شادیاشون. شاید وقتش باشه برم عقب و از دور ببینم دارن چه‌کار می‌کنن.
دیدگاه ها (۳)

‏دیدی وقتی تو خونه میشینی یه پشه رو دیواره و زرت با کف دستت...

نمیدونم با پرواز شماره چند و از کدوم شرکت هواپیمایی، اما مید...

بیشترین حسی که حالا دارم علاقه است. من سرشار از علاقه برای ا...

آیا بهتر نبود که می‌رفت در قبرِ خود می‌خوابید و می‌گذاشت روی...

ز مثل زنبور- دخی جون امروز مدرسه چه خبر بود؟- بابا جون یاد گ...

فکر کردین مثلا صهیونیست ها با یه "" داعشی ضعیف "" !! که می د...

وقتی یک پسر ۴:۳۰دقیقه صبح از خونه میزنه بیرون وشب

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط