عشق مشکی
عشق مشکی
p 18
از زبان تهیونگ:
باید برای به نام زدن خونه و چند تا کار شرکتی به آمریکا میرفتم
پس به رفیقم جونگ کوک زنگ زدم گفتم بیاد خونه......
باید ا.ت و ا.د هم باخودم میبردم جونگ کوک هم باید باهام میومد........
از زبان ا.ت:
خیلی گرسنم بود شروع کردم به غذا درست کردن
میخواستم ۲مدل غذا درست کنم کیمچی و سوشی
شروع کردم به پختن غذا ها .........
حدود چند ساعت بعد غذا ها حاضر شد
یهویی دیدم یه پسر جذاب و کیوت تو آشپزخونس
£جونگ کوک:اوف چه بویی میاد گشنم شد
-سلام شما؟
£جونگ کوک:جونگ کوکم میتونی کوکی یا کوک صدام کنی
-خوشبختم منم ا.تم
£جونگ کوک:همسر تهیونگی؟
-اهوم البته موقت
£جونگ کوک:خوشبختم منم رفیق و همکار تهیونگم
-خون آشام که نیستی؟
£جونگ کوک:اگه خون اشام بودم غذایی که درست کردی نمیخوردم میشه برای منم غذا بکشی گشنم شده
لبخندی زدم و براش توی ظرف غذا ریختم
برای خودمم ریختم
£جونگ کوک:خودت پختی دسپختت واقعا معرکست
-اهوم خودم پختم نوش جونت
جونگ کوک خیلی کیوت داشت غذاشو میخورد منم محو غذا خوردنش شده بودم
که صدای تهیونگ اومد
+تهیونگ:خوب خلوت کردینا گلتون کمه
-تو خلی عزیزم گل نیستی
تهیونگ بهم چشم قره ای رفت
جونگ کوک هم از خنده پخش زمین شد
£جونگ کوک:موافقم باهات ا.ت تهیونگ خیلی خلع
+تهیونگ:یا تو رفیق منی یا ا.ت؟
£جونگ کوک:رفیق ا.تم هستم چه فرقی داره مگه نه ا.ت؟
لبخندی زدم که جونگ کوک چشمکی بهم زد
جونگ کوک که غذاش تموم شد ظرفا رو جمع کردم گذاشتم توی ماشین ظرف شویی
30 تا کامنت و 20 تا لایک🌈
p 18
از زبان تهیونگ:
باید برای به نام زدن خونه و چند تا کار شرکتی به آمریکا میرفتم
پس به رفیقم جونگ کوک زنگ زدم گفتم بیاد خونه......
باید ا.ت و ا.د هم باخودم میبردم جونگ کوک هم باید باهام میومد........
از زبان ا.ت:
خیلی گرسنم بود شروع کردم به غذا درست کردن
میخواستم ۲مدل غذا درست کنم کیمچی و سوشی
شروع کردم به پختن غذا ها .........
حدود چند ساعت بعد غذا ها حاضر شد
یهویی دیدم یه پسر جذاب و کیوت تو آشپزخونس
£جونگ کوک:اوف چه بویی میاد گشنم شد
-سلام شما؟
£جونگ کوک:جونگ کوکم میتونی کوکی یا کوک صدام کنی
-خوشبختم منم ا.تم
£جونگ کوک:همسر تهیونگی؟
-اهوم البته موقت
£جونگ کوک:خوشبختم منم رفیق و همکار تهیونگم
-خون آشام که نیستی؟
£جونگ کوک:اگه خون اشام بودم غذایی که درست کردی نمیخوردم میشه برای منم غذا بکشی گشنم شده
لبخندی زدم و براش توی ظرف غذا ریختم
برای خودمم ریختم
£جونگ کوک:خودت پختی دسپختت واقعا معرکست
-اهوم خودم پختم نوش جونت
جونگ کوک خیلی کیوت داشت غذاشو میخورد منم محو غذا خوردنش شده بودم
که صدای تهیونگ اومد
+تهیونگ:خوب خلوت کردینا گلتون کمه
-تو خلی عزیزم گل نیستی
تهیونگ بهم چشم قره ای رفت
جونگ کوک هم از خنده پخش زمین شد
£جونگ کوک:موافقم باهات ا.ت تهیونگ خیلی خلع
+تهیونگ:یا تو رفیق منی یا ا.ت؟
£جونگ کوک:رفیق ا.تم هستم چه فرقی داره مگه نه ا.ت؟
لبخندی زدم که جونگ کوک چشمکی بهم زد
جونگ کوک که غذاش تموم شد ظرفا رو جمع کردم گذاشتم توی ماشین ظرف شویی
30 تا کامنت و 20 تا لایک🌈
- ۱۶.۸k
- ۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط