هفتمین عشق

هفتمین عشق
Part 15
+که چشم خورد به کوک قیافه عصبی داشت
مشتاق دیدار جؤن
نصف سهام دارا اونجا بودن وقتش بود خودی نشون بدم نشستم رو صندلی و شروع به مصاحبه کردیم
جؤن: خب خانم کیم نظرت راجب قرار داد با شرکت ما چیه
+اممم رد میکنم
به قیافه کوک نگاه کردم پوزخندی زد و نگاهم کرد حدسم درست بود اونم از پدرش متنفره
رد میکنم چون شرکتت خیلی کوچکه و به لول من نمیخوره من شش سهام دارم ولی تو دوتا
جؤن: خفه شو دختره ی هرزه
+بهتره ادب خودت رو رعایت کنی چون من با کسی شوخی ندارم
تا همیجا کافیه کسی میخاد باهام قرار داد ببنده با منشیم صحبت کنه
بدرود
خیلی از خود راضی از اونجا خارج شدم حرص و میشد تو صورت جؤن دید داشتم میرفتم سمت پارکینگ که یکی دستمو گرفت
_وایسا
+چته دستمو ول کن
_تو کی هستی؟
+کیم ات مگه کری
_چه دشمنی با بابای عوضیم داری که تا اینجا پیش رفتی
+همون دشمنی که تو بخاطرش ازش متنفری
دستمو کشیدم و رفتم
_ینی... بابام... اونم...
مهم نیس داشتم میرفتم بالا که با صدای بابام متوقف شدم
جؤن: چه نسبتی با کیم ات داری؟

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۲)

هفتمین عشق Part16_مگه با هرکی حرف بزنم حتما نسبتی باهاش دارم...

هفتمین عشق Part17+اره دلقک_خودتی؟+گگگگیومی:خببب بریممم بسههه...

مروارید آبیPart¹¹⁵ویو جیمین بعد از رفتن کوک و لانا من و یوجی...

مروارید آبیPart ¹¹⁴ویو کوک به احتمال زیاد لانا حامله است و ا...

پارت ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط