موهام لخت بود

موهام لَخت بود ...
صافِ صاف !

ولی تو همیشه ازشون متنفر بودی،میگفتی حالتو به هم میزنه!
میگفتی موی فر دوست داری

راستش اونموقع دیگه برام اهمیت نداشت که چه قدر به موهای صافم علاقه دارم !!

فقط یه دراکولای اخمو تو ذهنم بود,یکی که حتی اسمش بهم نیرو میداد ...

راستش این نیرو عجیب مستم می کرد
دوستش داشتم 😍

واسه همین رفتم موهام رو فر کردم ،گفته بودی موی بلند دوس نداری کوتاه کردم !!!💟

حالا من با موی کوتاه بی شباهت به من قبلی ولی عاشق تر جلوی آینه از ظاهرم لذت می بردم ...

دوست داشتم شب که میای همه چیز رویایی باشه ، فضای خونه رو رمانتیک کردم و منتظرت شدم 🕘

درو که باز کردی بوی عطر سردت همه جا پراکنده شد ،
با تموم وجودم بلعیدمش 🔮

لامپ که روشن شد بی اینکه بخوای به سمتم اومدی 😊

دستی روی موهام کشیدی و سرتو فرو کردی توی گودی گردنم ؛ داشتم از این نزدیکی لذت میبردم که خیلی آروم گفتی:

لعنتی تو هیچوقت اون نمیشی :):collision_symbol:💔
دیدگاه ها (۶)

دُخترَک دردَفترِخاطِراتش نِــوِشـت زیـبـاســت هرجـا کـهپــِس...

درد مرا... انتخاب کرد...من...رفتن را...وای که... رفتنت چقدر ...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۵۱ فصل ۳ )لبخند شادي زدم و همونجور دست...

༺༽ 𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐦𝐚𝐬𝐤 ༼༻𝐩𝐚𝐫𝐭:«𝟏𝟒» ★........★........ ★........★........

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط