من فقط بلدم نیگات کنم و به روی خودم نیارم که چقدر دور مون

من فقط بلدم نیگات کنم و به روی خودم نیارم که چقدر دور موندم ازسیاره خودم.
بلدم نگات کنم و دم نزنم و یادم نیاد "چه بیتابانه میخواهمت ای دوری ات آزمون تلخ زنده به گوری".

دو جور آدم هست تو دنیا، آدمایی که به دست میارن، آدم هایی که از دست میدن.
نه سه جور هست.
یه جورش هم منم.
آدم هایی که می خوان، نمیگن، می ترسن، تنها می مونن، می پوسن، و هیشکی هم نیست که یه بوسه براشون سوغاتی بیاره از دور.

دور اونجاست که تویی.
اونجا که آفتابش همیشه اردیبهشته، بارونش همیشه آبان.
من نیت صدساله روزه سکوت دارم، همینا رو هم نباس می گفتم، چی شد که حرفام سر رفت از صبرم؟ تو بزرگی کن و اگه اینا رو خوندی، بعد از خوندن فراموششون کن.
یا قبل از خوندن.
یا هروقت دلت خواست.
که اصلا اصل وقت، همونه که تو بگی.
تو بخوای.

که خواستن رو تو بلدی، خواسته نشدن رو هم من بلدم، از بس که بچه ناخواسته شدم تو رحم همه بیوه زن های فقیر دنیا.
اما اگه میومدی، با یه سرنگ پر از لالایی و نوازش، می خوابیدم و خوابتو می دیدم.
تو خواب می شد که بهت بگم "وسوسه داشتنت، به وسوسه چیدن گندم ممنوع بهشت می ماند"، لاکردار.



📌صد باره وجود را فرو ریخته‌اند
تا همچو تو صورتی برانگیخته‌اند

سبحان الله ز فرق سر تا قدمت
در قالب آرزوی ما ریخته‌اند
دیدگاه ها (۹۸)

دوستای خوب ویسگونی سلامیک سالی از همکاری من با ویسگون میگذره...

ما دو کوه به هم رسیده بودیم که تنیده بودیم به یکدیگر ، ما قو...

من دوست دارم تماشات کنم، همین.یعنی می خوام بگم عین غروبی تو،...

گند زدی. هی گفتی بیا بیرون از غار، بیا تماشا کن، حرف بزن، حر...

پارت : ۳۰

دختری که آرزو داشت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط