یو

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟

⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡
☆عمارت☆
پارت :19

و دومین بوسم رو هم از من گرفت و مال

خودش کرد و رفت هعییی چقد داشتم براتون

زر میزدما هووووف نیم ساعت میشه دارم زر

زر میکنم با تکون خوردنای دستی جلوم به

خودم اومدم که دیدنم زنعمو و مامان دارن

منو نگاه میکنن و میخندن پوکر نگاشون کردم

زنعمو : عزیزم میشه بری جین رو صداش کنی؟

ا.ت : من ....مم من چرا؟بگو ...بگو لوکاس بره اره (داداش ا.ت)

چانیا :زنعمو من چند بار رفتم اتاقش رفع

دلتنگی هم کردیم حتی اتاقش رو هم
بلدم من برم؟(چشمک)

یعنی چی رفع دلتنگی کردیم؟منتظر به زنعمو چشم دوختم

زنعمو :من گفتم ا.ت بره،ا.ت پاشو بگو بیاد وقتشه

چشمی زیر لب گفتن و به اتاقی که گفته بود

رفتم چشمام لبالب پر اشک شده بود و

میخواستم بدون اینکه به اتاقش برم ......
دیدگاه ها (۴)

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

هع😏#سیگمایی_خودش_همجنسگراست #بی_تی_اس #نفر_بعدی_در_کار_نیست...

چشمات .....#سیگمایی_خودش_همجنسگراست #بی_تی_اس #نفر_بعدی_در_...

خب حالا بگید ببینم عروس کی باشه؟😂💔#سیگمایی_خودش_مجنسگراست #...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

⁵⁵ا/ت: چی میخوای؟ کوک: اومدم یونجو رو ببینم ا/ت: اینجارو از ...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط