چشمانش بسته بود اما خوب میشنید

چشمانش بسته بود اما خوب میشنید ....
میشنید که چوگونه در حال قدن زدن به سمت مرگ است ......
دیدگاه ها (۰)

_ این بار از دردهایم برایت مینویسم ویکتور.....مینویسم که چطو...

_ در افکارش بسیار جست اما .... جواب درد هایش دست افکارش نب...

_ و دخترک ازادانع در میان کتاب ها روح خسته اش را میگرداند ، ...

او زیبا بود ، درحالی که چشمانش از درد پر بود و از صدایش بغض ...

هعی فقط گیم یا زدن توی جاده با سرعت 220 حال مرا خوب میکند

خارج شدن قطار تبریز تهران از ریل در ایستگاه هشتگرد حال مسافر...

انسان ها زود پشیمان می شوند….گاه از گفته هایشانگاه از نگفته ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط