اسم عشق خوب یا بد
اسم عشق خوب یا بد
پارت ۱۶
[ویو آنالی]
صورتم از اشک خیس خیس بود
به چارچوب در تکیه داد و نگاهم کرد با لحن تمسخر لب زد:
جونگ کوک: داداش عزیزت هم نتونست نجاتت بده... عروسک الان فقط من داری
بدون که دست خودم باشه گفتم
آنالی: ازت متنفرم...ازت متفرم تو آدم بدی هستی
فقط با خنده مرموز و عجیبی نگاهم کرد.
جونگ کوک: اگه تموم گم شو بریم خونه....حوصله بچه ها ن ندارم
پرستار از پشت سرش داخل شد
اومد کنارم سرم از دستم در آورد.
همون طور کارش انجام می داد گفت:
پرستار: آنا... چرا هر روز اینجا هستی مراقب خودت باش ؟
خیلی آروم لب زدم
آنالی: شما من می شناسید ؟
پرستار: معلومه اونقدری که تو داخل بیمارستان دیدم کسی دیگه ای ندیدم... تقریباً چهار هفته پیش هم بخاطر خودکشی آورده بودنت... جوری حالت بد بود که همه فکر می کردن فوت میشی
تازه یادم اومد... هه خودکشی
آنالی: اهوم...
اون مردک با چشمایی که انگار چهارتا شده بود نگاه می کرد
تو چشماش عصبانیت می شد دید
پرستار فورمی پر کرد داد دست مردک بی شعور گفت
پرستار: آقای جئون اینم فرم ترخیص...و اینکه دکتر گفت این بهتون بگم...آنا بخاطر سیستم ایمنی ضعیف روی دارو های زیادی حساسیت داره زود بیمار میشن باید دارو که براش می گیرن مطابق با پرونده پزشکیش باشه
زیر لب اهومی گفت پرستار از اتاق بیرون رفت.
جونگ کوک: لباست بپوش آماده باش تا بیام....دارم برات
و از اتاق خارج شد ..وا باز چش شد.. دیگه تحمل درد ندارم
پارت ۱۶
[ویو آنالی]
صورتم از اشک خیس خیس بود
به چارچوب در تکیه داد و نگاهم کرد با لحن تمسخر لب زد:
جونگ کوک: داداش عزیزت هم نتونست نجاتت بده... عروسک الان فقط من داری
بدون که دست خودم باشه گفتم
آنالی: ازت متنفرم...ازت متفرم تو آدم بدی هستی
فقط با خنده مرموز و عجیبی نگاهم کرد.
جونگ کوک: اگه تموم گم شو بریم خونه....حوصله بچه ها ن ندارم
پرستار از پشت سرش داخل شد
اومد کنارم سرم از دستم در آورد.
همون طور کارش انجام می داد گفت:
پرستار: آنا... چرا هر روز اینجا هستی مراقب خودت باش ؟
خیلی آروم لب زدم
آنالی: شما من می شناسید ؟
پرستار: معلومه اونقدری که تو داخل بیمارستان دیدم کسی دیگه ای ندیدم... تقریباً چهار هفته پیش هم بخاطر خودکشی آورده بودنت... جوری حالت بد بود که همه فکر می کردن فوت میشی
تازه یادم اومد... هه خودکشی
آنالی: اهوم...
اون مردک با چشمایی که انگار چهارتا شده بود نگاه می کرد
تو چشماش عصبانیت می شد دید
پرستار فورمی پر کرد داد دست مردک بی شعور گفت
پرستار: آقای جئون اینم فرم ترخیص...و اینکه دکتر گفت این بهتون بگم...آنا بخاطر سیستم ایمنی ضعیف روی دارو های زیادی حساسیت داره زود بیمار میشن باید دارو که براش می گیرن مطابق با پرونده پزشکیش باشه
زیر لب اهومی گفت پرستار از اتاق بیرون رفت.
جونگ کوک: لباست بپوش آماده باش تا بیام....دارم برات
و از اتاق خارج شد ..وا باز چش شد.. دیگه تحمل درد ندارم
- ۱۳.۴k
- ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط