شب را جور دیگری دوست دارم

شب را جورِ دیگری دوست دارم ...
حیف که مشغله ی فردا امان نمی دهد ...
وگرنه شب را باید بیدار ماند ؛
کتاب هایِ جدید خواند و به رازِ آفرینش فکر کرد ...
شب باید تصمیم هایِ خوب گرفت و برایِ روزهایِ بهتر برنامه ریخت ...
آنقدر کارهایِ نکرده برایِ شب هایم دارم ،
و آنقدر فکرهایِ خوب و تصمیم هایِ نگرفته ؛
که شب برایشان کم می آید ...
اما چه فایده ؟!
وقتی تمامِ کارها تویِ روز تلنبار شده اند ...
مگر می شود بیدار ماند ؟!
وقتی صبحِ زود باید آماده ی روزمرگی هایت باشی ؟!
کاش می شد روزها خوابید و شب ها زندگی کرد ...
زیرِ نگاهِ ستارگانی که تماشایشان ، امید را در دل ، زنده می کند ...
من شب را جورِ عجیبی دوست دارم ...
و این دوست داشتن ، بی دلیل نیست ،
فلسفه دارد ...
دیدگاه ها (۳)

سرکلاس فقط با فوتبال دیدن میتونم آروم بشینم 😂 ✌

#متفاوت_بیاندیشید😊 این متن خیلی عالیه توصیه می کنم حتما بخون...

هیچ کس با من نیستمانده ام تا به چه اندیشه کنم مانده ام در قف...

برای روز های رفته دقیقا چی کار می شه کرد؟هیچ کار...وقت کمهو ...

بدون مخاطب 😊

پارت 1جیسو یک دختر 20 ساله بود که در شرکت کار می کرد او در س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط