عاشقمباش Loveme

#عاشقم_باش #Love_me
#پارت_7 ادامهههههه ❤ 😘
_برایه چی کمربندت رو نبسته بودی این کار واقعا اشتباهه(خخخ چه آموزنده شد فن فِیکَم)
د+سرمو شکستی طلبکارم هستییی?خب یادم نبود
س_لطفا ببخشیدش غرق خیال دوست پسره جدیدش بوده یادش رفته
با خنده اینو گفتو زد به آتنا
د+رو آب بخندی
راننده_دیگه رسیدیم امیدوارم در سئول بهتون خوش بگذره
هرسه تشکر کردیمو چمدونامونو برداشتیم و پیاده راه افتادیم تویه کوچه ای که خانه یه نیلا اینا بود نیلا و ایرین تو یه یک کمپانی کار میکردن به اسم اس ام کمپانیم برایه اینکه اونا موقع رفتن به سرکار اذیت نشن بهشون یه خونه یه توپ تویه یکی از بهترین مناطق سئول داده بود که فقط به کارکنان درجه یک یا خواننده ها و بازیگران میداد
آتنا_فک کنم این باشه
نگاهی به پلاک خونه کردیم و بعد به پلاکی که تویه برگه بود
ستیا+اره فک کنم خودشه
دیانا خب منتظر چی هستین زنگ رو بزنین اسفناجا
آتنا زنگ رو فشار داد و بعد از دو دقیقه در باز شد نیلا بود
د_جیغغغغغ دلم برات تنگ شده بوددد دختر
آ+وای چقدر تغییر کردی
س_آجی جونممممم
بعدم پرید بغلش و...
آ_ایرین کوووو?
ن+هنوز کمپانیه انگار امشب جلسه بوده
س_پس چرا تو نرفتی?
ن+منتظر شما بودم دیگه
*زینگگگگگ*
همینطور داشتیم حرف میزدیم که صدایه زنگ خونه اومد

🎈 🎈 🎈 🎈 🎈 🎈 🎈 🎈 🎈
چطور بود?نظرا خیلی کمه و لایکا لطفا کامنت بزارید و لایک کنید ممنون
دیدگاه ها (۴)

نقش دیانا عکسش 😍 ❤ منمااااا😻 ❤ 👑

#عاشقم_باش #Love_me#پارت_8*داستان از نگاه نیلا*صدایه زنگ در ...

#عاشقم_باش #Love_me#پارت_6 ادامه❤ بعد سرمو انداختم پایینو رف...

اینم عکس دخترا1دیانا2آتنا3ایرین4نیلا فک کنم نیلا دوتا اِل دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط