نا پدری خشن مافیا ی من
نا پدری خشن مافیا ی من
پارت ۷
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم بردم سمت حموم رفتم جعبه کمک اولی رو آوردم
_لباست در بیار
+بی ادب منحرف
_میخوای کمرت خوب بشه یا نه(داد)
+ببخشید باشه
ویو ا.ت
لباسم در آوردم و تهیونگ شروع کرد به پماد زدن روی سوختگی منم از شدت سوزش جیغ میزنم دیدم تهیونگ دستمو گرفت
_ببخشید . فقط باید پانسمان کنم شاید یکم بسوزه
تهیونگ شروع کرد به پانسمان کمرم من از شدت سوزش گریه میکنم بعد تهیونگ کارش تموم شد لباسم پوشیدم منو بغل کرده
_اشکال نداره فقط یک سوزش
+ولی خیلی میسوزه (گریه)
_بیا بریم یکم استراحت کن
+باشه
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم گذاشتم تو تخت دراز میکشم و سرم رو روی سینه ا.ت میزارم
+چرا منو بغل میکنی؟
_خیر سرت پدرتما خنگ
+ ا..اوک
ا.ت محکم بغل میکنم و احساس آرامش میکنم تو بغل ا.ت میخوام
پارت ۷
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم بردم سمت حموم رفتم جعبه کمک اولی رو آوردم
_لباست در بیار
+بی ادب منحرف
_میخوای کمرت خوب بشه یا نه(داد)
+ببخشید باشه
ویو ا.ت
لباسم در آوردم و تهیونگ شروع کرد به پماد زدن روی سوختگی منم از شدت سوزش جیغ میزنم دیدم تهیونگ دستمو گرفت
_ببخشید . فقط باید پانسمان کنم شاید یکم بسوزه
تهیونگ شروع کرد به پانسمان کمرم من از شدت سوزش گریه میکنم بعد تهیونگ کارش تموم شد لباسم پوشیدم منو بغل کرده
_اشکال نداره فقط یک سوزش
+ولی خیلی میسوزه (گریه)
_بیا بریم یکم استراحت کن
+باشه
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم گذاشتم تو تخت دراز میکشم و سرم رو روی سینه ا.ت میزارم
+چرا منو بغل میکنی؟
_خیر سرت پدرتما خنگ
+ ا..اوک
ا.ت محکم بغل میکنم و احساس آرامش میکنم تو بغل ا.ت میخوام
- ۱۷.۷k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط