زبان حال آبجی های گلم

زبان حال آبجی های گلم :

بیا و دست از سرم بر ندار

بگذار تا نفس دارم

سایه ات بر سرم باشد

چادرِ آرامِ مشکیِ من ...
دیدگاه ها (۱)

چادر مشکيت برايت مصونيت مي اورد بانو...چون گرگها هنوز هم در ...

گفتم چادرت کوو ؟ گفت خاک و چروک شد برداشتمشناگهان بدنم لرزيد...

پای درد و دل هر مادر شهیدی که نشستم دست هر مادر شهیدی را که ...

باید بوسه زد برنجابت قدم هایی که برمیداری… ؛چهرهٔ معصومانه ا...

نام فیک:عشق مخفیPart: 8ویو ات*چشامو مالوندم*ات. اه بازم مدرس...

ویو صبح ویو اتبیدار شدم دیدم تهیونگ سفت بغلم کردم لباش روی پ...

( گناهکار ) ۱۰۴ part ات به شدت زیر گرمای بدن جیمین اذیت میشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط