امشب ای یار دلم سخت هوایت دارد

امشب ای یار دلم سخت هوایت دارد..
دل سودازده ام میل صدایت دارد..

لب خود تر کن و اهسته صدایم کن باز.
سخنی تازه که بویی ز صفایت دارد.

همره زندگیم باش که از عهد قدیم.
تن من تاب و تبی سخت برایت دارد..

امر کن تاکه به پایت تن وجان را بدهم.
عزمم از قصه ی فرهاد روایت رارد..

منم و اینه ی صورت ماهت در پیش..
و دلی ساده که جان را بفدایت دارد.
دیدگاه ها (۳)

ابری شده...چشمم...که...دلی سیر بباردتا بعد تو...دیگر...به کس...

بی تو تنهایی مرا بدجور تنها کرده است عاشقی دیوانه ومجنون وشی...

از جاده ی احساس تو ، از درد نوشتماز یک دل غمگین، دل یک مرد ن...

قلب من مسکن غمهاست نمیدانے توچشمهایم خود دریاست نمیدانے توبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط