ولی تهیونگ شاید جینا زنده باشه تو حتی جنازشم ندیدی
°ولی تهیونگ شاید جینا زنده باشه تو حتی جنازشم ندیدی
+ولی بابا اونو جلوی چشم من کشت
°صورتشو دیدی
+نه...داخل یه پارچه بزرگ گذاشته بودتش... ناراحت
°ولش...برادر ات...مافیاست پیدات میکنه باهاش مدارا کن بزار خوهرش و ببینه
+اه باشه
°من رفتم
ویو آت
تمام بدنم درد میکرد هنوز داشتم گریه میکردم که قفل اتاقم باز شد دیدم جین هست اشکامو پاک کردم که اومد نزدیکم
°چطوری پرنسس
-خوبم
°ولی صورتت اینو نمیگه...تهیونگ گفت بخاطر درد گریه کردی درسته؟
-عوضییی من بخاطر درد گریه نکردم به من گفت...هرزه گریه شدید
°چرااا
-نمیدونم چرا منو آزاد نمیکنین
°برادر داری
-ن..نه
°ببین آت دروغ بگی خودم میکشمتتتت
-خب اره...ولی از پیشمون رفت
°باشه...احتمالا بیاد دیدنت
-واقعانییی
°اره
ویو جین
صورتش پر زخم بود لباش خشک شده بود..بدنش پره کبودی بود زیر چشماش گود رفته بود برادرش ببینتش تهیونگ و زنده نمیزاره...البته که سطحش از تهیونگ پایین تره
+ولی بابا اونو جلوی چشم من کشت
°صورتشو دیدی
+نه...داخل یه پارچه بزرگ گذاشته بودتش... ناراحت
°ولش...برادر ات...مافیاست پیدات میکنه باهاش مدارا کن بزار خوهرش و ببینه
+اه باشه
°من رفتم
ویو آت
تمام بدنم درد میکرد هنوز داشتم گریه میکردم که قفل اتاقم باز شد دیدم جین هست اشکامو پاک کردم که اومد نزدیکم
°چطوری پرنسس
-خوبم
°ولی صورتت اینو نمیگه...تهیونگ گفت بخاطر درد گریه کردی درسته؟
-عوضییی من بخاطر درد گریه نکردم به من گفت...هرزه گریه شدید
°چرااا
-نمیدونم چرا منو آزاد نمیکنین
°برادر داری
-ن..نه
°ببین آت دروغ بگی خودم میکشمتتتت
-خب اره...ولی از پیشمون رفت
°باشه...احتمالا بیاد دیدنت
-واقعانییی
°اره
ویو جین
صورتش پر زخم بود لباش خشک شده بود..بدنش پره کبودی بود زیر چشماش گود رفته بود برادرش ببینتش تهیونگ و زنده نمیزاره...البته که سطحش از تهیونگ پایین تره
- ۶.۳k
- ۱۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط