مینویسم غزلی باز به اصرار دلم

می‌نویسم غزلی باز به اصرار دلم
مدتی هست شدم سخت گرفتار دلم

گریه می‌خواهد و من باک ندارم که چطور
بتوانم بزنم دست به انکار دلم

تو که رفتی همه شهر مرا پس زده‌اند
بعدِ تو هیچ کسی نیست خریدار دلم

من که اصلا به درک فکر دلم باش عزیز
بوسه بر دار تو از گونهٔ تبدار دلم

واژه کم آمده است، حیف، دلت نرم نشد
می‌روم تا بشوم باز عزادار دلم...

#ارس_آرامی
دیدگاه ها (۰)

فتنه‌گر است نام تو پُر شکر است دام توبا طرب است جام تو با نم...

من اگر ساز کنم حاضری آواز کنی؟غزلی خوانی و چون نغمهٔ دل باز ...

همیشه برای پیمودن به "پا" نیاز نیستدستت را به من بده#ارس_آرا...

بعد از تو خدا هم با شمعدانی‌های خانۀ مان قهر کردمن ماندم و چ...

عاشقانه های شبنم

من و ملاقات با BTSpart «1۰»فردا صبح که چشمامو باز کردم دیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط