ویو ات

ویو ات
کم و بیش که یعنی بیشتر مست بودم
که باز مرده پیداش شد
یونجون : وای خدا جیمین هواست باشه دوس دخترتو ندزدن
جیمین: لازم نیس تو نگران دوس دختر من باشی
یونجون : از من گفتن
کوک: بجز جیمین خیلیا هواسشون ب ات هستش پس نگران نباش و برو و نقشه یی که تو مغزته رو بیرون کن
یونجون رف
ات: هعیییی( مست
کوک: پرده گوشم پااره شددش
ات: اوم اوک من برم دسشویی
کوک: منم میام
ات: دسشویی زنونه کجا میخای بیا؟ ( مس
کوک: جلو در وای میستم
ته: کوک اگه تو بری شک میکنن
کوک: اصلا خودت برو زود بر گرد
ات: خب بابا
ویو ات
رفتم دسشویی بد از اب زدن ب صورت یکم خودمو تو اینهه نگا کردم
ات: من چرا انقد بد بختم که الدن تو مستی و هوشیاریم خدایی چرا انقدر ی دفعه سر کشیدم
داشتم بر میگشتم که اون نرده یونجون مست اوند داخل ومعلوم بود دنبالم کرده
اومدم‌بیخیال از بقلش رد شم که دستمو گرفت و کوبید ب رو شوییو دستاشو بق کمرم رو روشووی گزاشت
ات: هعی برو عقب
_______________________
ادمینتون عین جغ شب زنده داره😀😂😂😂😂
دیدگاه ها (۸)

ویو کوک یونجونو دیدم که داش دنبال ات میرف از کنار بچه رفتم س...

ویو ته رفتم یکم هوا بخورم که ات محکم خورد ب هم ته : ات حالت...

کوک ویو بعد رفتن جیمین و ات بد چند دقیقه طاقت نیووردم و پاشد...

ویو ات این چی داره میگه بعد رفتن اون نردک ات: تو . تو .. الا...

پارت ۲۶جین: به یونگ هو زنگ بزن ازش حرف بکش جیمین: باشه ویو ی...

پارت ۶انچه گذشت: کارام خیلی طول کشید وقتی امدم خونه دیدم که....

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط