در خانه بنگتن چه میگذرد
در خانه بنگتن چه میگذرد
همه اعضا دور هم نشستن و دارن باهم صحبت میکنن
جین: جونگکوک مگه من نگفتم مراقبت پوستی نذار داخل اون یخچال
جونگکوک: خب اون موقع مراقبت پوستیام خراب میشد
شوگا : خب یه یخچال دیگه برای غذاها بخرید اینکه کاری نداره
جیهوپ : لطفا یکم منظم باشید جونم دراومد تا اتاق جیمین رو تمیز کنم بعد از اتاق اومدم بیرون دیدم جونگکوک و نامجون و تهیونگ کل خونه رو بهم ریختن
جیمین ,: جیهوپ هیونگ این مهم نیس که ، کی اومده داخل اتاقم اون چراغ خواب رو گذاشته با اینکه نمیدونم برای کی بود اما خیلی خوشحالم کرد
شوگا : پس اون کتی که رو تخت من بود رو کی داده
همه برگشتن و تهیونگ رو نگاه کردن
تهیونگ : خب راستش بعضی از وسایلا به دردم نمیخوره گفتم شاید لازم شماها باشه
صدای زنگ در اومد
جین: کسی چیزی سفارش داده ؟
نامجون: وایی غذاهایی که سفارش دادم رسید
و همه رفتن تا غذا بخورن
همه اعضا دور هم نشستن و دارن باهم صحبت میکنن
جین: جونگکوک مگه من نگفتم مراقبت پوستی نذار داخل اون یخچال
جونگکوک: خب اون موقع مراقبت پوستیام خراب میشد
شوگا : خب یه یخچال دیگه برای غذاها بخرید اینکه کاری نداره
جیهوپ : لطفا یکم منظم باشید جونم دراومد تا اتاق جیمین رو تمیز کنم بعد از اتاق اومدم بیرون دیدم جونگکوک و نامجون و تهیونگ کل خونه رو بهم ریختن
جیمین ,: جیهوپ هیونگ این مهم نیس که ، کی اومده داخل اتاقم اون چراغ خواب رو گذاشته با اینکه نمیدونم برای کی بود اما خیلی خوشحالم کرد
شوگا : پس اون کتی که رو تخت من بود رو کی داده
همه برگشتن و تهیونگ رو نگاه کردن
تهیونگ : خب راستش بعضی از وسایلا به دردم نمیخوره گفتم شاید لازم شماها باشه
صدای زنگ در اومد
جین: کسی چیزی سفارش داده ؟
نامجون: وایی غذاهایی که سفارش دادم رسید
و همه رفتن تا غذا بخورن
- ۸.۶k
- ۱۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط