در واپسین روزهای زمستانی

در واپسین روزهای زمستانی
زیر آسمان پر از برف خدا
در بالاترین نقطه این شهر
به قدر خوردن یک استکان چای داغ
بنشین کنارم
دیدگاه ها (۱)

دستانم رامیتوانی ببندیپاهایم رامیتوانی ببندیدهانم را میتوانی...

من صبورم اماآه، این بغض گرانصبر چه می داند چیست؟

اونی که لنگه ی شماست هر ایرادی هم داشته باشه باز لنگه ی شماس...

#چای کمرنگ رو میشه تحمل کرد ولی #لبخند کمرنگ رو نه

...آذرماه، چه زود آمدیی؟ با آن نفس‌های سردبا خودت خاطره‌ها ر...

جوریکه زندگیم این اواخر گذشت...:)من عاشق بارونم و نهایت لذت ...

my little strawberry

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط