احمدشاملو

احمدشاملو

حوصله ات که سر می رود
با دلم،
با دوست داشتنم بازی نکن،

،من در
بی حوصلگی هایم
با
تو
زندگیها
کرده ام ،،، "
دیدگاه ها (۱)

در آغوش تنهایی زمان و عشق را پرسه میزنماحساسم را میبلعم تلخ ...

بی تعارف بگم .. تو بردی!!! اما حواست هست.. ...

امروزصبحانه ی من تو بودینان گرم و شیر و عسلروزنامه‌ ها و خبر...

تو عروسک من بودی، ولی این تو بودی که باهام بازی کردی..

کنار رود نشستم می کنم فریاد ات مرا دیوانه کرده فکر طلب کار ا...

از دور چه زیبا و قشنگ می آیی شمشیر به دست داریدست پشت سر می ...

. سریال.عشق سرنوشت ساز.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط