خواستگاری (پارته یک)
سنجو و یوزوها در حال اماده شدن برای خرید لباس*
هینا و دراکن در حال برنامه ریزی برای مدل لباست*
سنجو : هی هستی بیا بریم میخام برات یه لباس خوشگل بخرم اصلا اوفففف
یوزو: هی بپا زیاد باز نباشه
سنجو : گگگگ خودم میدونم لازم نیست بگی سلیقه من از همتون بهترع
اما : مدل موهاش با خودمه ساکتتت
سنجو: هیییییی زن داداش من ب تو چههههه
هینا : هی سنجو تو چرا طرف فامیلا دوماد نیستی ناسلامتی داداشته
سنجو : هییی میخام سانزو رو یکم حرص بدم * چشمک زدن ب ا.ت*
همتون امادع میشین و ب پاساژ میرسین*
اکانه: من میگم اول مدل مو بعد لباس
سنجو : سانزو گفته بود خودم برا هستی لباس میخرم ما هم یه چی ساده میپوشیم زیادش نکنید
یوزو : هیییی سنجووو لباس چ شکلیه؟
سنجو : نچ وقتی عروس خانوم پوشید میبینید
تو: هی عروس خانوم چی هنو هیچی مشخص نی
سنجو : بابا زیادش نکن دیگه کم کم باید قبول کنی سانزو شوهرته* چشمک*
هینا و دراکن در حال برنامه ریزی برای مدل لباست*
سنجو : هی هستی بیا بریم میخام برات یه لباس خوشگل بخرم اصلا اوفففف
یوزو: هی بپا زیاد باز نباشه
سنجو : گگگگ خودم میدونم لازم نیست بگی سلیقه من از همتون بهترع
اما : مدل موهاش با خودمه ساکتتت
سنجو: هیییییی زن داداش من ب تو چههههه
هینا : هی سنجو تو چرا طرف فامیلا دوماد نیستی ناسلامتی داداشته
سنجو : هییی میخام سانزو رو یکم حرص بدم * چشمک زدن ب ا.ت*
همتون امادع میشین و ب پاساژ میرسین*
اکانه: من میگم اول مدل مو بعد لباس
سنجو : سانزو گفته بود خودم برا هستی لباس میخرم ما هم یه چی ساده میپوشیم زیادش نکنید
یوزو : هیییی سنجووو لباس چ شکلیه؟
سنجو : نچ وقتی عروس خانوم پوشید میبینید
تو: هی عروس خانوم چی هنو هیچی مشخص نی
سنجو : بابا زیادش نکن دیگه کم کم باید قبول کنی سانزو شوهرته* چشمک*
- ۵.۴k
- ۲۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط