نیمه های گم شده

نیمه های گم شده 🫂🩵
پارت 3️⃣
از زبان: نویسنده ✍️
🫂
〰️"۳ سال بعد..."〰️
🩵
(حدود ۳ سال از زمان اومدن آن شیطان و گم شدن مویچیرو ، میگذره...و هم اکنون یویچیرو و مویچیرو هردو ۱۴ سالشونه ، اما هنوز یویچیرو ، مویچیرو رو پیدا نکرده و هنوز در جست جوی اوست... مویچیرو تو اون سه سال یه هاشیرا شده ، اما یویچیرو هنوز همونیه که هست....)
🫂
یویچیرو: (نشسته کنار یه درخت ، ناراحت و آشفته شده..) یعنی ممکنه منو فراموش کرده باشه؟ اگه اون اتفاق نمی‌افتاد....الان هنوز پیش هم بودیم....الان ۳ ساله گذشته ولی هنوز مویچیرو رو پیدا نکردم....دلم براش خیلی تنگ شده....(با چشمانی پر از اشک به آسمون خیره میشه) یعنی اون الان کجاست؟ چی کار میکنه؟...حس تنهایی نمیکنه؟(اشکاش آرام از روی گونه هاش سر میخوره)
🩵
یویچیرو: (در حین آرام و بی صدا گریه کردن ، زانو هاشو محکم بغل می‌کنه) من داداش بدی ام....اگه داداش خوبی بودم هیچ کدوم از اتفاق ها نمی‌افتاد...
🫂
(یویچیرو به کل ناامید و غمگین شده ، خودشو بخاطر اتفاقات اون روز مقصر می‌دونه...)
🩵
ادامه دارد....🥺💔
🫂
نویسنده ✍️: خودم برای رمان خودم گریم گرفت🥲💔 نظرتون ؟🤓 تو کامنت بگید ، کامنت رو خالی نزارید 🫠
دیدگاه ها (۲)

نیمه های گم شده 🫂 🩵 پارت 4️⃣از زبان: نویسنده ✍️ 🫂یویچیرو: (ب...

نیمه های گم شده 🫂🩵 پارت 5️⃣از زبان: نویسنده ✍️ 🫂مویچیرو: (هم...

نیمه های گم شده 🫂🩵 پارت 2️⃣ از زبان: نویسنده ✍️ 🫂یویچیرو: (ه...

بچه ها ، میدونستید چرا قبلا خیلی کم رمان میزاشتم یا اصلا یه ...

نیمه های گم شده 🫂🩵 پارت 8️⃣ از زبان: نویسنده ✍️ 🫂[ وقتی یویچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط