یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی رحمه الله علیه نقل میکند ک

یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی رحمه الله علیه نقل میکند که یک روز با اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمان بردم، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواستند دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالیست...
استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابشو از خانومت بگیر.
رفتم از همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم.
رفتم به ایشان گفتم خانمم باوضو بوده.
فرمودند اینکه کار همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟
رفتم پرسیدم، خانمم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا میپختم کمی باخودم روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره اشکی هم ریختم.
نزد استاد رفتم و اینرا گفتم.
لبخندی زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود
* خانم های عزیز سعي كنيد روزها وقتي مشغول طبخ غذاهستيد،نيت كنيد! نيت كنيد ثواب اين غذاي امروز نذر يكي از ائمه شود،آنوقت هم آشپزي برايت دلنشين تر است،هم اينكه خانواده هر روز سر سفره اهل بیت هستند.
دیدگاه ها (۳۴)

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند...

* شهید دستغیب:اگرسگ گرسنه ای به شما روی بیاورد وهمراه شما نا...

★ مرد کیست ؟ ★ابوسعيد را گفتند : كسى را می ‏شناسيم كه مقام ...

1180 عددشمع به تعداد سالهای عمر پرخیر و برکت حضرت صاحب الزما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط