بهمگفتچراشبانمیخوابی

بهم‌گفت‌چرا‌شبانمیخوابی؟!
چیزی‌نگفتم...
دوبارع‌پرسیدچراازخوابیدن‌میترسی؟؟!
چرافرارمیکنی؟!
ایندفعه‌توچشماش‌نگاه‌کردم‌وبهش‌گفتم‌توخواب‌چیزایی‌رومیبینم‌ک‌توواقعیت‌زندگیم‌نیستن‌واین‌منواذیت‌میکنع...:)
نمیدونم‌چرابعداون‌شب‌دیگع‌حتی‌خودشم‌نمیخوابید...!!!

۱۸:۰۳
#Red_heart♥️
دیدگاه ها (۱)

مح‌بارهاشمارع‌ات‌رومیگیرم‌وکسی‌درگوشم‌مدام‌زمزمع‌میکنع:دستگا...

دلیلِ‌گریع‌ی‌هیچ‌دختری‌نباش!شایدالان‌توجع‌نکنی؛ولی‌وقتی‌دختر...

مشکلات‌عزیزلطفاب‌منم‌ی‌کمی‌تخفیف‌بدید،منم‌مشتری‌ثابت‌شماهستم...

فق‌یادت‌نرع‌خیلی‌جاهامیتونستم‌بگم‌ازت‌ناراحتم،ولی‌بجاش‌برات‌...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور ( پارت ۵)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط