تکپارتی

تکپارتی

درخواستی

موضوع: شما دوتا زن شوهرین بعد تو تو خونه تنهایی اهنگشو میزاری من میخونی اون با اعضا میاد خونه و تو هواست نیس و اون محوت میشه بعد اره عضا میزننش تا حواسش بیاد سر جاش بعد تو یه شروارک و هودی خودشو پوشیده بودی

ات: واقعا میخوای بری 🥺
کوک: مجبورم عزیزم
ات: باشه 😣 بای 👋
کوک: بای بیبی

چند مین بعد

ات: خب یکم اهنگ شوهر جونم رو بزنم..... شروع میکنه به خوندن.....

ویو کوک

پیش اعضا بودم کارمون تموم شده بود
تصمیم گرفتم با اعضا بریم خونه من

کوک: هیونگ های عزیزم الان که کارمون تموم شده بیاین بریم خونه من
نامجون: نه کوک ما مزاحم نمیشیم
جین: اره من خونه کار دارم
شوگا: منم میخوام بخوابم رو تخت خوشگلم
کوک: بچه ها لطفا خواهش میکنم
نامجون: باشه من میام
کوک: بقیه چی؟
جین: باشه منم میام
شوگا: باشه بابا میام
کوک: جیمین تو چی
جیمین: عا چی... اها باشه منم میام
جیهوپ: منم میام
تهیونگ: من چی کوک
کوک: هیونگ وقتی گفتم همه یعنی تو هم بیا
تهیونگ: اها.. باشه

چند مین بعد

کوک خب خوش امدین.. 😱😳
شوگا: ات چه خوب میخونه
کوک: بیبیم چی خوشگل میخونی... تو ذهنش...
نامجون: کوک.. کوک.. ککوووکککک
ات: عععع شما کی امدین
کوک: همه چی رو دیدیم بیب 😁🤭
ات:... خجالت....
ات: خوش امدین
جیمین: ممنون زن داداش
ات: ابروم رفت... تو ذهنش....

کوک به ات نزدیک میشه و تو گوشش زمزمه میکنه

کوک: بیبی چه قشنگ اهنگای ددیتو میخونی
ات: ببخشید.... خجالت.. اروم......
کوک: مهم نیست

چند ساعت بعد

نامجون: خب ما دیگه میریم
کوک: میموندین حالا
جین: نه دیگه خیلی مزاحم شدیم
جیمین: اره من با شوگا کار دارم
شوگا: ولی من باهات کاری ندارم
جیمین: عه یونگی لطفا
جیهوپ: هنوز به خاطره اینکه وقتی خواب بودی روت اب ریخته ناراحتی
جیمین: یونگی ببخشید دیگه
شوگا: باشه بابا
جیمین: مرسی یونگی 🙂
تهیونگ: بعدا میبینمت کوک
کوک: باشه هیونگ بای
اعضا: بای
کوک: خب بیبی 😈
ات: هوم... ترس....
کوک: داشتی اهنگ منو میخوندی 😈
ات: ببخشید نمیدونستم که اعضا میان اینجا.... خجالت....
کوک: هوم باشه بیا بریم تو اتاق حرف میزنیم
ات: نه کوک نمیخوام
کوک: دیگه دیره بیب