سناریو بی تی اس

●درخواستی : وقتی از ات خوششون میاد و قراره تو یه فیلم باهم بازی کنن🎥
(پارت دوم)

● نویسنده: @bts_novel_army

🐥جیمین🐥
جیمین: چقدر گریمت کردن؟
ات: هیچ
جیمین: جانم؟😳
ات: بده؟🤨
جیمین: اصلااااااااا ، تو یه شاهکاری😍😍
ات: ممنون مستر کیوت همچنین😂
جیمین: همین منو جذب خودت کرده😊
ات:جان؟🤨
جیمین میاد نزدیک ات و اتو بین خودشو و دیوار اسیر می کنه؛
جیمین: میگم همین منو جذب خودت کرده. عاشقتم😍
ات:😳 منم🥹🥹🥹🥹😍😍😍😍
بعد هم دور از چشم همه لباشو محکم روی لبای ات فشار میده و اونو میبوسه؛ ات هم در جواب دستشو محکم دور گردن جیمین حلقه میکنه و همراهیش میکنه.


🐯تهیونگ🐯
قبل بازی سکانس
ته: ات🙃
ات: بله🙃
ته: میدونستی طرفدارای زیادی داری🙃
ات: بله به لطف همه😁
ته: و میدونستی یکی از طرفدارات اینجاس🙃
ات: کو ؟ امضا میخواد؟🧐
ته: روبه روته😁 امضا نه ولی لباتو میخواد😉
ات:😳
کارگردان: شروع کنید
فیلم عاشقانه بازی میکردن و صحنه kiss💋 داشتن و قرار بود فقط به هم نزدیک شن و بقیه رو فتو شاپ کنن اما خود ات لبشو به لب ته چسبوند💋🫦
ته: عاشقتم🥹😍


🐰جونگ کوک🐰
(نکته:ات و کوک باهم دوست صمیمی شدن و معمولا کوک با ات شوخی میکنه)
ات: کجایی؟ فقط یکم دیگه تا اجرا وقت داریم!😐
کوک: شیرموز می خورم؛ می قولی؟😊
ات: تو کی میخوای بزرگ شی😐😂
کوک سریع با یک حرکت شیرموز رو کنار گذاشت و دستش رو دور کمر ات حلقه کرد.
کوک : هر وقت یه خانوم خوشگل و محترمی مثل تو بشه دختر کوشولوم😉
ات: توی شیر موزت چیزی ریختن؟🧐😳
کوک: مگه هرکی به عشقش اعتراف کنه چیزی زده؟😑 خب دارم میگم عاشقتم🫠
ات: خب منم عاشقتم😉
کوک: جدی؟؟😍
ات: باز این دوباره شروع کرد، شوخی بسته بیا بریم😐
ات خواست بره که کوک دستشو گرفت و اونو کشید سمت خودش بعد محکم لباشو بوسید💋
کوک: اینم برای اینکه بهت ثابت شه من سر عشق شوخی ندارم😌 حالام بریم
ات رو میکشونه دنبال خودش تا برن سر صحنه
ات: عاشقتم😍

آرمیا خوشحال میشم حمایت کنین💜
ممنون میشم منو به دوستاتون معرفی کنید💚
خوشحال میشم لایک کنین❤️
فالو = فالو 💛
معرفی = معرفی🩵


#آرمی
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#سناریو
#سناریو_بی_تی_اس
#BTS