هت وارث

هـ؋ـت وارث🍷
Part23
از تعجب گرد شد .با تردید و شک گفتم:
ا/ت:منظورتون چیه؟
نگاهش رو سمتم دوخت و گفت:
تهیونگ: منم ولم کردن !
یه تای ابرو رو بالا دادم که ادامه داد:
تهیونگ: اون فرد اولین های زندگیم بود !
اولین بغل !
اولین بوسه!
اولین دعوا سر یه دختر!
اون اولین ها بود برام ولی ترکم کرد .
شاید اون دختر عضوی از زندگیم نبود ولی کل زندگیم بود .میدونی کجاش دردناکه فلورانس ؟اون منو عاشق خودش کرد و بعد ولم کرد .عذابم داد و رهام کرد وقتی که حتی زره ی جون برام نمونده بود .ولی میدونی اون از من یه مرد ساخت اون بود که از من یه مرد ساخت یه مرد واقعی .از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که عاشق نشم .

حالش بد بود مثل من .خوب نبود و از درون نابود بود مثل من .کیم تو دقیقا کی بودی ؟و هستی؟
نگاه های پر از درد. بدون مکثی بغلش کردم .دست خودم نبود،دستاش متقابل روی کمرم قرار گرفت .آروم گفت:
تهیونگ: ا/ت میدونم سخته بابایی ،ولی من هستم ...تو اولین کسی هستی که بعد اینهمه سال برای کسی اینجوری میکنم .باهام راحت باش بابایی...
این مرد این همه وقت ...خدای من ..
ادامه دارد
دیدگاه ها (۳)

هـ؋ـت وارث🍷Part24کسی بود که دلش از پنبه هم نرم تر بود !خدای ...

هـ؋ـت وارث🍷Part25بود .."ویو چند ساعت بعد "<خورشید غروب کرد و...

هـ؋ـت وارث🍷Part22با سرعت کشو رو باز کرد و یه جا قرص در آورد ...

هـ؋ـت وارث🍷Part21آجوما از همه چیز کیم خبر داشت ،پس شاید میدو...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

خوندن بدون لایکو کامنت حرامه.you and me P20که ناگهان تهیونگ ...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط