چگونه تو را عشق دیرین بنامم
چگونه تو را عشق دیرین بنامم
که دیری ست در حسرت یک پیامم
سلام ای رفیقِ شکسته رفاقت
کجایی که محتاج یک جو سلامم
به جای تو که شانه_گاهم نبودی
میانِ نَمَردان لوطی مرامم
نماندی ببینی غم غربتم را
در آیینه ام بی تو بی احترامم
چنان طرد کردی مرا باورم شد
که نیمی غمم نیم دیگر جذامم
مرا کوچه باغ شما می شناسد
از آواز ماهور و آهنگ گامم
چه شب ها که فانوس جای تو بود و
مرا برد تا راه نیمه تمامم
بگو از پس سال ها آشنایی
تو را عشق دیرین ننامم چه نامم؟
که دیری ست در حسرت یک پیامم
سلام ای رفیقِ شکسته رفاقت
کجایی که محتاج یک جو سلامم
به جای تو که شانه_گاهم نبودی
میانِ نَمَردان لوطی مرامم
نماندی ببینی غم غربتم را
در آیینه ام بی تو بی احترامم
چنان طرد کردی مرا باورم شد
که نیمی غمم نیم دیگر جذامم
مرا کوچه باغ شما می شناسد
از آواز ماهور و آهنگ گامم
چه شب ها که فانوس جای تو بود و
مرا برد تا راه نیمه تمامم
بگو از پس سال ها آشنایی
تو را عشق دیرین ننامم چه نامم؟
- ۳.۵k
- ۰۷ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط