با خیالت همنشین با یک قلم یک دفترم
با خیالت همنشین ، با یک قلم یک دفترم
با سکوتت خوب فهماندی ، که باید بگذرم
بودنت در من ، جهانی واژه بود از عاشقی
بی تو حتی واژه هم ، جایی ندارد در سرم
من که عاشق بودنم را ، هر غزل فهمیده بود
سوژهی اشعار من ، تنها تو بودی سرورم
با تو شاعر بودنم را ، سخت باور داشتم
در نبودت میرود ، سیلاب از چشمِ ترم
قلب من با یک نگاه افتاد در آغوش مرگ
لحظهای که باورش شد ، عاشقی بی دلبرم
پای عشقت مردنم ، با آخرین تصمیم توست
یا به قلبم جان بده ، یا قلب خود را میدرم 💜
با سکوتت خوب فهماندی ، که باید بگذرم
بودنت در من ، جهانی واژه بود از عاشقی
بی تو حتی واژه هم ، جایی ندارد در سرم
من که عاشق بودنم را ، هر غزل فهمیده بود
سوژهی اشعار من ، تنها تو بودی سرورم
با تو شاعر بودنم را ، سخت باور داشتم
در نبودت میرود ، سیلاب از چشمِ ترم
قلب من با یک نگاه افتاد در آغوش مرگ
لحظهای که باورش شد ، عاشقی بی دلبرم
پای عشقت مردنم ، با آخرین تصمیم توست
یا به قلبم جان بده ، یا قلب خود را میدرم 💜
- ۱۷۹
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط