گمان کردم که او عاشق ترین عاشق در این دنیاست

گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست

گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست

از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت

از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود

ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود

همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود

به خود گفتم دوباره بخت یارم شود

به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود

به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود

ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود

همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود
....تظاهر بود. .....تظاهر بود....تظاهر بود.......
#فــــــــــؤاد............
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*

https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۵)

نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان داردزبان عاشقان چشم است و چ...

می خواهم "عشــــق" بماندولبخندی ڪه هدیه لبهای تـــــوست ‌می ...

پرواز با خور شید بگذار ، که بر شاخهء این صبح دلاویز بنشینم ...

خوشا به حالِ منکه تو❤ را دارم ..یک آسمان خوشبختییک دریا دلد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط