گوناگون adrina

دیدگاه ها (۱)

مداد و کاغذمو یواشکی از زیر بالش چرک‌ گرفته درآوردم و نوشتم:...

‏اون حرفایی که میریزیم توی دلمون پیرمون کرد((:‌

من الان اونجام که سَعدی میگه:زِ من بُریدی وبا هیچ کَس نپیوس...

نمیدونم دولت ما مثل امیرا هست گردن بگیر نیست

اینجوری^^)

ɴᴇᴡ ᴘᴏꜱᴛʏᴏᴜ ʜɪᴛ ᴍᴇ ꜱᴏ ʜᴇʏ ʜᴇʏ, ꜱᴏ ʜᴇʏ ɪ'ᴍ ᴏᴋᴀʏ ʙᴜᴛ ɪ'ᴍ ꜱᴛɪʟʟ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط